گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:شد آبروی عاشقان از خوی آتش‌ناک تو بنشین و بنشان باد خویش ای جان عاشق خاک تو

❈۱❈
شد آبروی عاشقان از خوی آتش‌ناک تو بنشین و بنشان باد خویش ای جان عاشق خاک تو
بس کن ز شور انگیختن وز خون ناحق ریختن کز بس شکار آویختن فرسوده شد فتراک تو
❈۲❈
ای قدر ایمان کم شده زان زلف سر درهم شده وی قد خوبان خم شده پیش قد چالاک تو
بردی دل من ناگهان کردی به زلف اندر نهان روزی نگفتی کای فلان اینک دل غم‌ناک تو
❈۳❈
ای اسب هجر انگیخته نوشم به زهر آمیخته روزم به شب بگریخته زان غمزهٔ بی‌باک تو
مرغان و ماهی در وطن آسوده‌اند الا که من بر من جهانی مرد و زن بخشوده‌اند الا که تو
❈۴❈
دل گم شد از من بی‌سبب برکن چراغ و دل طلب چون یافتی بگشای لب کاینک دل صد چاک تو
دل خستگان را بی‌طلب تریاک‌ها بخشی ز لب محروم چون ماند ای عجب خاقانی از تریاک تو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها