گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:زین تنگنای وحشت اگر باز رستمی خود را به آستان عدم باز بستمی

❈۱❈
زین تنگنای وحشت اگر باز رستمی خود را به آستان عدم باز بستمی
گر راه بر دمی سوی این خیمهٔ کبود آنگه نشستمی که طنابش گسستمی
❈۲❈
ور دست من به چرخ رسیدی چنان که آه بند و طلسم او همه درهم شکستمی
گر ناوک سحرگه من کارگر شدی شک نیستی که گردهٔ گردون بخستمی
❈۳❈
این کارهای من که گره در گره شده است بگشادمی یکایک اگر چیره دستمی
جستم میان خلق سلامت نیافتم ور بوی بردمی به کران چون نشستمی
❈۴❈
امروز شوخ چشمان آسوده خاطرند من شوخ چشم نیستم ای کاش هستمی
از آسمان بیافتمی هر سعادتی گر زین نحوس خانهٔ شروان بجستمی
❈۵❈
خائیدهٔ دهان جهانم چو نیشکر ای کاش نیشکر نیمی من کبستمی
خاقانی گهر سخنم ور نبودمی از جورهای بد گهران باز رستمی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهران
2018-12-12T14:20:22
گر دست من به چرخ رسیدی چنان که آهبند و طلسم او همه در هم شکستمی .خاقانی حافظ هم میگه:...به هم برزنم دام این گرگ پیر
جمال
2018-07-26T10:17:27
سلام در مصرع اول بیت دوم (بردمی) درست تر از (بر دمی) بنظر میرسد.