گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:چه کرده‌ام که مرا پایمال غم کردی چه اوفتاده که دست جفا برآوردی

❈۱❈
چه کرده‌ام که مرا پایمال غم کردی چه اوفتاده که دست جفا برآوردی
به نوک خار جفا خستیم نیازردم چو برگ گل سخنی گفتمت بیازردی
❈۲❈
مرا به نوک مژه غمزهٔ تو دعوت کرد بخورد خونم و گفتا برو نه در خوردی
به حق غمزهٔ شوخ تو در رسم لیکن زمردی است مرا صبر نه ز نامردی
❈۳❈
به ره چو پیش تو باز آیم و سلام کنم به سرد پاسخ گوئی علیک و برگردی
بسوختی تر و خشک مرا به پاسخ سرد که دید هرگز سوزنده‌ای به این سردی
❈۴❈
مرا نگوئی کاخر به جای خاقانی دگر چه خواهی کردن که کردنی کردی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محبوبه ذوالقدر
2016-06-25T22:41:51
با سلام این غزل خاقانی بسیار زیباست و حاکی از طبع لطیف این استاد بی بدیل قصیده سرایی است که مهارت خود را در غزل نیز به تصویر کشیده است.بیت زیر در جواب این غزل است:دلم شکستی و چیزی نگفتمت از مهر تو بی وفا به سرم جز جفا چه آوردی
محبوبه
2016-06-25T22:46:36
ببخشید اصلاح میکنم:دلم شکستی و چیزی نگفتمت جز مهر تو بی وفا به سرم جز جفا چه آوردی