گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:بر دیده ره خیال بستی در سینه به جای جان نشستی

❈۱❈
بر دیده ره خیال بستی در سینه به جای جان نشستی
وز غیرت آنکه دم برآرم در کام دلم نفس شکستی
❈۲❈
مرهم به قیامت است آن را کامروز به تیر غمزه خستی
تا خون نگشادم از رگ جان تب‌های نیاز من نبستی
❈۳❈
از چاه غمم برآوریدی در نیمهٔ ره رسن گسستی
دیوانه کنی و پس گریزی هشیار نه‌ای مگر که مستی
❈۴❈
گر وصل توام دهد بلندی هجران تو آردم به پستی
تو پای طرب فراخ می نه ما و غم عشق و تنگ‌دستی
❈۵❈
نگذاری اگر چنین که هستم و امانمت آنچنان که هستی
خاقانی را نشایی ایراک خود بینی و خویشتن پرستی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها