خاقانی:ز بدخوئی دمی خو وانکردی مراعاتی بجای ما نکردی
❈۱❈
ز بدخوئی دمی خو وانکردی
مراعاتی بجای ما نکردی
بر آن خوی نخستینی که بودی
از آن یکذره کمتر وانکردی
❈۲❈
بجای من که بر عهد تو ماندم
ز بدعهدی چه ماندت تا نکردی
مگر لطفی که از تو چشم دارم
در آن عالم کنی، کاینجا نکردی
❈۳❈
کجا یک وعدهام دادی که در پی
هزار امروز را فردا نکردی
پی یک بوسه گرد پایهٔ حوض
بسی گشتم، تو دل دریا نکردی
❈۴❈
شنیدی حال خاقانی که چون است
ولی بر خویشتن پیدا نکردی
کامنت ها