گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:خاک توام مرا چه خوری خون به دوستی جان منی مرا مکش اکنون به دوستی

❈۱❈
خاک توام مرا چه خوری خون به دوستی جان منی مرا مکش اکنون به دوستی
ای تازه گل که چون ملی از تلخی و خوشی چند از درون به خصمی و بیرون به دوستی
❈۲❈
مانی به ماه نو که بشیبم چو بینمت چون شیفته شوم کنی افسون به دوستی
خونم همی خوری که تو را دوستم بلی ترک این‌چنین کند که خورد خون به دوستی
❈۳❈
تو دشمنی نه دوست که بر جان من کنند ترکان غمزهٔ تو شبیخون به دوستی
سرهای گردنان به شکر می‌برد لبت کان لب نهان کشی است چو گردون به دوستی
❈۴❈
خاقانی از تو چشم چه دارد به دشمنی چون می‌کنی جفای دگرگون به دوستی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها