گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:چه نشینم که فتنه بر پای است رایت عشق پای برجای است

❈۱❈
چه نشینم که فتنه بر پای است رایت عشق پای برجای است
هرچه بایست داشتم الحق محنت عشق نیز می‌بایست
❈۲❈
صبر با این بلا ندارد پای بگریزد نه بند بر پای است
راستی به که صبر معذوراست بر سر تیغ چون توان پای است
❈۳❈
بیخ امید من ز بن برکند آنکه شاخ زمانه پیرای است
کار من بد شده است و بدتر ازین هم شود، تا فلک بر این رای است
❈۴❈
از که نالم بگو ز کارگزار یا از آن کس که کار فرمای است
ناله دارد ز زخم، مار سلیم مار از آن کس که ما را فسای است
❈۵❈
خیز خاقانی از نشیمن خاک که نه بس جای راحت افزای است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

علیرضا
2013-04-13T04:11:51
فسای به معنی افسون کننده ست
آزادبخت
2021-01-01T09:27:43
دوستی گفت پای از پایستن است آنگاه پایستن به چه معنی استپای خودش بن است بن را با مصدر معر فی نمیکنند بلکه مصدر با بن معرفی میشود و اگر پایستن را به معنی پاییدن پ پابس2س ن طسبیق6بب
امیر اصغری
2018-05-19T18:44:00
بیت چهارم؛"پایست"، از مصدر پایستن
امیر اصغری
2018-05-19T18:45:19
مار از آن کس که "مار افسای" است...