خاقانی:یارب آن خال بر آن لب چه خوش است بر هلالش نقط از شب چه خوش است
❈۱❈
یارب آن خال بر آن لب چه خوش است
بر هلالش نقط از شب چه خوش است
دهنش حلقهٔ تنگ زره است
نقطه بر حلقهٔ مرکب چه خوش است
❈۲❈
مه سپر کرده و شب ماه سپر
به سپر برزده کوکب چه خوش است
بر لبش خال ز گازم اثر است
اثر گاز بر آن، لب چه خوش است
❈۳❈
زلف دستارچه و غبغب طوق
زیر دستارچه غبغب چه خوش است
گوشوارش به پناه خم زلف
خوشه در سایهٔ عقرب چه خوش است
❈۴❈
دل در آن زلف معنبر چه نکوست
مرغ در دام معقرب چه خوش است
پشت دست آینهٔ روی کند
او بدان آینه معجب چه خوش است
❈۵❈
سنبلش لرزد و گل خوی گیرد
آن خوی و لرزهٔ بیتب چه خوش است
بر درش حلقه بگوشم چو درش
از در آن ناله مرتب چه خوش است
❈۶❈
کشت چشمش دل خاقانی را
او بدین واقعه یارب چه خوش است
کامنت ها