گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خاقانی:دل کشید آخر عنان چون مرد میدانت نبود صبر پی گم کرد چون هم‌دست دستانت نبود

❈۱❈
دل کشید آخر عنان چون مرد میدانت نبود صبر پی گم کرد چون هم‌دست دستانت نبود
صد هزاران گوی زرین داشت چرخ از اختران ز آن همه یک گوی در خورد گریبانت نبود
❈۲❈
ماه در دندان گرفته پیشت آورد آسمان زآنکه در روی زمین چیزی به دندانت نبود
قصد دل کردی نگویم کان رگی با جان نداشت لیک جان آن داشت کان آهنگ با جانت نبود
❈۳❈
خوش‌دلی گفتی که داری الله الله این مگوی بود این دولت مرا اما به دورانت نبود
فتنه را برسر گرفتم چون سرکار از تو داشت عقل را در پا فکندم چون بفرمانت نبود
❈۴❈
وصل تو درخواستم از کعبتین یعنی سه شش چون بدیدم جز سه یک از دست هجرانت نبود
از جفا بر حرف تو انگشت نتوانم نهاد کز وفا تا تو توئی حرفی به دیوانت نبود
❈۵❈
آتش غم در دل تابان خاقانی زدی این همه کردی و می‌گویم که تاوانت نبود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بیگانه
2019-08-08T19:57:36
عقل را در پا فکندم چون به فرمانت نبود...همین...