گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خیام:انگشتری زینتی است سخت نیکو و بایسته انگشت، و بزرگان گفته اند نه از مروت باشد که بزرگان انگشتری...

انگشتری زینتی است سخت نیکو و بایسته انگشت، و بزرگان گفته اند نه از مروت باشد که بزرگان انگشتری ندارند، و نخستین کسی که انگشتری کرد و بانگشت در آورد جمشید بود، وچنین گفته اند که انگشت بزرگان بی انگشتری چون نورست بی علم، و انگشتری مر انگشت را چون علمست مرمیان را، و میان با کمر نیکوتر آید، و انگشتری در انگشت بزرگان خبر را بود بر مروت تمام ورای قوی و عزیمت درست، چه هر کرا مروت تمام بود خویشتن ار از مهر بی بهره ندارد، و چون برای قوی بود بی عزیمت نبود، و چون با عزیمت درست بود بی مهر نبود، چه نامه بزرگان بی مهر از ضعیفی رای و سست عزمی بود، و خزانه بی مهر از خوارکای و غافلی بود، و از جهت آنک سلیمان علیه السلام انگشتری ضایع کرد ملک از وی برفت، شرف آن مهر را بود که بر وی بود نه انگشتری را، و پیغامبر صلی الله علیه و سلم انگشتری بانگشت اندر آورد، و نامها که فرستادی بهر ناحیتی بمهر فرستادی، سبب آن بود که نامه او بی مهر بپرویز رسید پرویز ازان درخشم شد نامه را بر نخواند و بدرید، و گفت نامه بی مهر چون سر بی کلاه بود و سر بی کلاه انجمن را نشاید، و چون نامه مهر ندارد هر که خواهد بر خواند و جون مهر دارد آن کس خواند که بدو فرستاده باشند، و خردمندان گفته اند که تیغ و قلم هر دو خادمان انگشتری ملک اند، که ملک ایشان بگیرند و راست کنند در زیر حکم انگشتری ملک اندر آید، که تا وی نخواهد ایشان بوی نرسند. و هر زنیتی که مردم را بود شاید که بوقتی باشد و بوقتی نباشد مگر زینت انگشتری، و بهیچ وقت نباید که بی وی بود، چه وی زینت انگشت است که بوی یکی گیرند که رهنمونی بود بر یگانگی ایزد جل جلاله، و این زینت مرورا چون کرامتیست از خاصیت این حال. و این همچنانست چون مبارزی که هنری بنماید و بدان سبب ببزرگی نزدیک گردد که وی را کرامتی کند کز یاران دیگر بدان کرامت جدا گردد، و طوق زرین در گردن وی کند یا کمر زرین دهد تا بر میان بندد، چه هنرکی نموده باشد، و انواع انگشتری بسیارست ولیکن ملوک را بجز دو نگینه روا نبود داشتن، یکی یاقوت که از گوهرهاست قسمت آفتابست، و شاه گوهرهاء ناگدازه است، و هنر وی آنک شعاع دارد و آتش بر وی کار نکند، و همه سنگها ببرد مگر الماس را، و نیز خاصیتش آنک و باو مضرت تشنگی باز دارد، و در خبر چنان آمده است که پیغامبر علیه السلام آن وقت که بمدینه بود و حرب خندق خواست کردن در مدینه و با افتاده بود، مصطفی علیه السلام یاقوتی با خویشتن داشت بقیمت افزون از دو هزار دینار، و دیگر از پیروزه از بهر نامش را و از بهر عزیزی و شیرینی دیدارش، و خاصیتش آنک چشم زدگی باز دارد، و مضرت ترسیدن در خواب، و مر انگشتری را بعلامت فال و تعبیر رویا علامتهاست و دران سخنها گفته اند، ملوک را بولایت و ملک گزارش کنند، و دیگر مردمان را بر عمل و صناعت، و گروهی را بر کرامت بزرگان، و گروهی را بر عافیت آنچه بوی در باشند،

فایل صوتی نوروزنامه بخش ۱۱ - یاد کردن انگشتری و آنچه واجب آید درباره او

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها