گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خیام:برخیز و مخور غم جهان گذران بنشین و دمی به شادمانی گذران

❈۱❈
برخیز و مخور غم جهان گذران بنشین و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی نوبت بتو خود نیامدی از دگران

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارهٔ ۱۳۸

تصاویر

کامنت ها

Mazdak
2014-12-23T17:46:17
دور میدانم که این چامه بدینگونه از خیام باشد . بیت نخست قافیه ندارد ( گذران ردیف است چون دو بار تکرار شده، گرچه در دو جایگاه دستوری گوناگون : زاب و فرمان)
محمد
2015-06-21T18:57:56
بالاخره بشینیم یا پاشیم؟ :|
merce
2015-06-21T23:08:02
جناب بهرام خان سالکیبا دروداین رباعی : اسرار ازل را نه تو دانی و نه مناین حل معما نه تو خوانی و نه منهست در پس پرده گفتگوی من و توچون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من که مرقوم فرمودید از هر کس که باشداشتباه دارد چون حل معما را نمی خوانند بلکه معما را حل می کنند ضمناً معما هنوز حل نشده که حل آن خوانده شوددرست آن اینستاسرار ازل را نه تو دانی و نه مناین خط مقرمط نه تو خوانی و نه منهست در پس پرده گفتگوی من و توچون پرده بر افتد نه تو مانی و نه منقرامطه گروهی بودند که خط بخصوص خود را داشته اندبا احتراممرسده
مهدی
2015-06-06T19:14:35
با سلام منظور از نوبت به تو خود نیامدی از دگران این است که اگر در دنیا وفایی بود دیگران را از نعمت زندگی محروم نمی کرد تا تو به دنیا بیایی و از نعمت زندگی برخوردار شوی بنابراین اگر در کار دنیا وفا بود دیگران را در خود نگه می داشت و نیازی به ایندگان نبود
مصطفی
2015-06-06T17:14:40
منطور از مصرع اخر را متوجه نمی شم.نوبت به تو خود نیامدی از دبگران
مهسان
2015-04-12T23:49:15
در مورد این شعر اتفاق نظر وجود ندارد ولی نظریاتی هست که مصرع دوم بیت اول متفاوت و بدینگونه می‌‌باشد:بر خیز و مخور غم جهان گذران"خوش باش" و دمی به شادمانی گذراندر طـبع جـهان اگــر وفـایی بودینوبت بـه تو خود نیامدی از دگـران
بهرام سالکی
2010-09-29T02:42:24
با سلام و امتنان از تهیه این نرم افزار مفید و پربارنظر من در مورد این رباعی نیست بلکه در باره برخی از رباعیاتیست که از قلم افتاده است . مثل :اسرار ازل را نه تو دانی و نه مناین حل معما نه تو خوانی و نه منهست در پس پرده گفتگوی من و توچون پرده بر افتد نه تو مانی و نه منارادتمندسالکی---پاسخ: با تشکر، منبع رباعیات خیام در تاریخ ما تصحیح شادروان فروغی است که این رباعی معروف در آن نیامده.
ناشناس
2010-10-12T09:17:09
به این قطعه رباعیی عشق می ورزم وهمیشه آنرا زمزمه میکنم
فرهاد
2014-08-31T01:57:12
برخیز و مخور غم جهان گذرانبنشین و دمی به شادمانی گذران انسانهای روشن فکر، فارغ از اینکه در چه زمانی زندگی مکنند معمولن به یک نتیجه میرسند. حافظ نیز چند صد سال پس از خیام میگوید:غم دنیای دنی چند خوری، باده بخورحیف باشد دل دانا که مشوش باشد.
ساکت
2019-12-14T11:33:29
لطفا از کانال تلگرامی من با عنوان همراه با خیام دیدن فرمایید به آدرس:پیوند به وبگاه بیرونی
مهرداد
2020-05-10T17:46:57
برخیز یعنی حرکتی کن متحول شو تغییر کن اما برای نوشیدن شراب و خوشی و عیش باید نشست و با آرامش نوشید منظور از نشست آرامش یافتن است و لذت بردن از زندگانی
حسین
2019-05-19T10:31:35
با سلام ، این شعر از کمال اسماعیل هست که به اشتباه به خیام نسبت داده شده
وجود
2019-04-30T14:24:36
برخیز و بنشین کاملا با هم مناسبت داره و این رو خیام از قصد گفته
ساکت
2019-09-07T14:23:27
کلید فهم این رباعی کلمه گذران (در مصرع اول) به معنی رونده و ناپایدار بودن است، چرا که تمام رباعی بر پایه این واقعیت بنا شده است که جهان ما پیوسته در تغییر و تحول و دارای طبیعتی سیال و متحرک است. این موضوع یعنی سیال و متحرک بودن جهان همواره مورد توجه اندیشمندان بوده و از آنان تعابیر گوناگونی در این زمینه نقل شده است. یکی از آن تعابیر تشبیه جهان به رودخانه از سوی هراکلیتوس حکیم یونانی است که در شعر حافظ نیز انعکاس یافته و کلمه بنشین در مصرع دوم این رباعی یادآور همان بیت است که گفت: بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین / کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس. پس اگر کسی به این واقعیت هولناک دست پیدا کند که جهان مانند یک رودخانه خروشان است که دیر یا زود او را در کام خواهد کشید، از این جهان بیوفا امید شفقت نداشته و لحظات باقی مانده خود را جز به شادمانی نخواهد گذراند.
احمد نیکو
2020-11-17T18:01:21
تا بتوانی غم جهان هیچ مسنجبرتن منه از آمده و نامده رنجخوش مِی خور و می باش در این دیر سپنجبا خود نبری جوی اگر داری گنج
احمد نیکو
2020-08-26T19:14:53
با درود به کوشندگان تاریخ ما و حاشیه نویسان.در رباعیات اصیل خیام وزن و قافیه کاملا رعایت شده است.متن دیگری از این رباعی در رباعیات کمال الدین اسماعیل اصفهانی وجود دارد.جهت بازدید به رباعی شماره 677 توجه فرمایید.
شهرزاد
2020-09-20T19:33:18
در مورد بکار بردن دو واژه برخیز و بنشین : برخیز برای دست کشیدن از انجام‌ کاری ( برخیز و مخور غم جهان گذران )و بنشین برای مشغول شدن به کاری (بنشین وجهان به‌شادمانی گذران)چون برای اینکه از کاری دست برداریم برمیخیزیم و میرویم و برای انجام یک کار مینشینیم و دست به کار میشویم.
امیرعلی داودپور
2017-02-27T20:11:07
جناب آقای بهرام سالکی برخی از اشعار جنابعالی را در مجموعه گرگنامه خواندم از جمله در مفهوم جبر و اختیار، جبر و اختیار و قضاوت روز حساب تنها در صورتی قابل توجیح و استدلال است که معتقد به حضور اهریمن و اهورامزدا و همچنین خداوند بلند مرتبه حق و عدالت و قضاوت باشیم، از جمله ایرادات سالکین و نرسیدن آنها به آن مقام والا این توحیدیست که میگوید زیبارویی و زشتی مردم و رزق و روزی نیز بر اساس عدالت است ، نه عزیز یک خدا نمیتواند هم گمراه و هم هدایت و هم قضاوت کند خدای محمد و عیسی هم یکی نیست.شیطان است در جان بشر که هزاران سال حمد و ثنای خداوند را میکند تا انسان را آلوده سازد و او را با عمل و سخن نهان خویش آزار برساند.چو افتد جان کس جمعی ز اضدادبرد آن آدمی از دیده و یادز هر سو یک نبی داده به مردمیکی احسان بود دیگر چو کژدمچو آمد در جهان زین سو و آن سورسولی بایدی حق را خدا گوکه عدلش را کند معیار علمشکه گوید برکت و جایی ز حلمشخدای بد نگو هرگز تو لبیکبهشت و دوزخش هرگز نشد یکچو پنهان باشدی راز نهفتههزاران انجمن هر یک چه گفته؟کلامش را بخوان با آن ارادهکه گوید جمله ای با حرف سادهولی چون از نهان علمی نبد راستخداوندی ثنا کاین جانم آراستچو درد جامه را دادند بر تنچو خون را آورد جاری در مننریزد جز عدو خون را، که دون استخداوندی ثنا کاو چون ستون استعماد عالمی کاو بی تمنادهد جان را علا او بی تقلاخدای راز را هل کاو به پرسشکند هر دم به کذب او در جهان غشچو آرد شاه پس عبد و گدا چیستچو باشد قائم او پس مقتدا کیستچرا خم بایدی پشتت مکررچو عالم باشدی از او مصورچو ماری میبرد شیوا به دوششچه ماری میبرد یا حق به گوشش؟کنون رحمت فزا مارم خمش کنبه فرقش کاوه ور هردم چکش کنکه کاوه بایدی ماری کشد چندنباید هر زمان با او به پیوندثناگو بایدی این مار مردمدعا گو بایدی تمساح و کژدمامیرعلی(یا حق)
داود
2018-10-27T13:03:45
با درودمن فکر میکنم, برخیز و بنشین که خیام با هوشمندی گفته, یعنی برقص
مجید ع
2018-11-24T16:44:14
صحیح مصرع دوم بیت اول به صورت زیر استمی نوش و دمی به شادمانی گذران
ویتو
2018-04-24T13:54:40
خوش باش و دمی به شادمانی گذران
مجید
2021-07-13T19:57:30.6548639
"بودی" را باید "می بود" ترجمه کنید و "نیامدی" را هم "نمی آمد". در واقع "ی" آخر را تبدیل به "می" پیشین کنید. در گذشته این طور مرسوم بوده. ترجمه می‏شود: در طبع جهان اگر وفایی می بود نوبت به تو خود نمی آمد (پس) از دگران. در کل یعنی اگر دنیا وفا می داشت تو خودت هم الان اینجا نبودی.
آزاد
2022-03-24T11:37:04.8922236
درود این رباعی رو آقای مجتبی عسگری در آلبوم حادثه عشق، قطعه قلندری به همراه چند رباعی دیگه  خوندن.
احمد نیکو
2022-08-17T20:03:22.3708001
متن درست بیت اول چنین است: برخیز و مخور غم جهان گذران وین یکدم عمر را به شادی گذران
حبیب شاکر
2023-08-17T14:16:38.3498557
سلام بر دوستان ادب ورز  دنیا نکند وفا ،مگر می فهمیم؟!  رحمی نکند به ما، مگر می فهمیم؟!  گر اهل وفا بود جهان،کی می شد؟!  دوران من و شما، مگر می فهمیم؟!    یا  گر اهل وفا بود جهان،کی می داد؟!  نوبت به من و شما... سپاس از دوستان ور مهر
محمد
2023-11-08T09:34:05.8022748
با درود به دست اندر کاران تاریخ ما؛ جسارتا عرض می‌کنم که وزن رباعی«مفعولْ مفاعیلْ مفاعیلٌ فَعْ» است یا همان «لاحول و لا قوّة الّا بالله». تندرست باشید.