گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خیام:پیری دیدم به خانهٔ خماری گفتم نکنی ز رفتگان اخباری

❈۱❈
پیری دیدم به خانهٔ خماری گفتم نکنی ز رفتگان اخباری
گفتا می خور که همچو ما بسیاری رفتند و خبر باز نیامد باری

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارهٔ ۱۶۷

تصاویر

کامنت ها

احمد نیکو
2021-01-11T20:57:06
پیری ز خرابات برون آمد مستدل رفته ز دست و جام می بر کف دستگفتا: می نوش، کاندرین عالم پستجز مست کسی ز خویشتن باز نرسترباعی از فخرالدین عراقی شماره 14
nabavar
2020-07-07T23:15:09
گرامی willگفتم نکنی ز رفتگان اخباریپرسیدم از درگذشتگان{ فوت شدگان} خبری داری
will
2020-07-07T22:44:42
معنای" گفتم نکنی ز رفتگان اخباری؟"
احمد نیکو
2022-06-16T11:12:22.7965736
متن رباعی شماره ۴۲ از مجموعه رباعیات استاد دکتر الهی قمشه ای: سر مست به میخانه گذر کردم دوش پیری دیدم مست و سبویی بر دوش گفتم که چرا نداری از یزدان شرم گفتا که کریم است خدا باده بنوش بیت دوم رباعی بدین متن هم صحیح است: گفتم ز خدا شرم نداری ای پیر گفتا کرم از خداست رو باده بنوش