گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خیام:گویند مرا که دوزخی باشد مست قولی‌ست خلاف ، دل در آن نتوان بست

❈۱❈
گویند مرا که دوزخی باشد مست قولی‌ست خلاف ، دل در آن نتوان بست
گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند فردا بینی بهشت همچون کف دست

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارهٔ ۴۲

تصاویر

کامنت ها

بابک
2015-08-09T05:48:16
با پوزش،فیتزجرالد انگلیسی و نه رولینسن
بابک
2015-07-18T20:40:37
با درود،این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری استگر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیستهر کسی قصهء شوقش به زبانی گویدچو نکو می نگرم حاصل افسانه یکیست"عماد خراسانی"---چند نگاه از عقلی ناقص و بیانی قاصر: -رباعیات خیام در مجموعه هایی که بدست آمده از دو و سه و پنج و هفت وسیزده و نهایتاً هزار و چند صد رباعی را در بر می گیرد، و محققین بر آنند که از همان سیزده تا نهایتاً سی و اندی را می توان به ظن قریب به یقین از آن خیام دانست و از هزار و چند صدتا هزار و چند صدش را می توان الحاقی و از آن دیگران، گو اینکه ممکن است نام خیام را نیز در خود داشته باشند.پس از آن دیگر این سلیقه و تشخیص آن محقق است که کدام را از آن خیام می داند و کدام را الحاقی، و هر محققی هم از جمله رولینسن انگلیسی، کریسشینسن دانمارکی ، روزن آلمانی، ژوکوفسکی روس، پاسکال فرانسوی....، و از خودیها ذکأالملک فروغی و دکتر قاسم غنی، صادق هدایت، علامه همایی، علی دشتی، سعید نفیسی، مجتبی مینوی، رشید یاسمی، فروزانفر، زرین کوب،علامه جعفری، دکتر علی شریعتی و و و.... آنان را از یا منظر خود بررسی و تفسیر کرده و یا نقدی بر آن نگاشته اند.-ایهام اگر چنانهم در زمان "خیام" و یا در شعر موجود بوده، ولی توسط او و در "رباعی" به اوج کشانده شده. پس از او هم توسط هیچ کَس دیگری جز "حافظ"، که آنرا ازو وام گرفته، در "غزل" به چنان گستره ای کشانده نشده. به عبارت خلاصه سلطان ایهام در رباعی خیام و در غزل حافظ است.-به ما در سیستم آموزشی از دبستان یاد داده اند که در شعر بدنبال "آن یک" معنی بگردیم، شاید هم در دبیرستان و دانشگاه که "آن" می تواند دو معنی دور و نزدیک و یا حتّی متضاد داشته باشد ولی همچنان بدنبال "آن یک" معنی راستین بگردید.نتیجه آنکه شاید، در پس ذهن ما اینگونه نهادینه شده که در بطن شعر می باید فقط یک معنی صحیح و راستین نهفته باشد.- حال چنان است که خواننده بر مبنای ذهنیت و باور سیستم شخصی آن معنی و تفسیر و تعبیری را که برایش آشنا و ممکن است در آنها جستجو کرده و احیاناً می یابد و نظر مخالف را رد می کند. آنگونه که می بینیم آنکه تفکرات و باور سیستم مذهبی دارد برداشت خود را می کند، یا آنکه تفکراتش باورِ بر عرفان دارد چنان می بیند، و آنکه ذهنیت و باور سیستم مخالف برداشت خود را.-همواره پنداشته و نمی دانم، که آیا این من خواننده است که در پی آنم که با یافتن "آنی" که ذهنیت مرا تصدیق می کند مهر تأیید بر باورهایم از سراینده بگیرم، و یا آنکه این من و ذهنیت من است که بر او مهر تأیید می زند.آیا که من خواننده در پی آنست که نزدیکی و قرابت خود را با شاعر و متفکر بیابد و او را در کنار و ازنوع و آنِ خود ببیند، و گر گاهی نتیجه مخالف را بیابد احیاناً سراینده را نهی و تف و لعنت می کند، و یا شاید خواننده مخالف را؟آیا ممکن است که شاید و فقط شاید، این سراینده از "این" و "آن" گذر کرده و به جایی رسیده که منِ تک باور ذهنیتم دارای گنجایشی نیست که آنرا دریابم؟ چرا که تک باورم و درون ذهنیتم مخالفی موجود.ویا آیا ممکن است که من نمی خواهم، نمی دانم، ویا نمی توانم به اوجی که شاید و فقط شاید او منظور نظرش آن باشد که مرا بدانجا کشاند رِسم، و درپی آنم که بندی به پای او انداخته و اورا از اوج به کنار خود بیاورم که او نیز چون من باشد و مرا تصدیق و تأیید کند؟شاید که باید چون سهراب گفت بود:"کار ما نیست شناسایی گل سرخ، کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم..."و یا آنسان که عماد گفت اندیشید....
بابک
2015-07-18T23:04:52
تصحیح،کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ....
فرجام
2015-07-18T02:16:06
نسخه چاپی از انتشارات اسکندری چاپ دوم (طهران) که چاپ اول اون به سال 1902 میلادی در لندن هست . مصحح - علی راستگوابیات این رباعی به اینصورت آمده :گویند مرا که دوزخی باشد مستقولیست ولیک دل در آن نتوان بستگر عاشق و مست دوزخی خواهد بودفردا بینی بهشت را چون کف دست
فرجام
2015-07-18T14:47:08
ضمنا دوستانی که مستی در اشعار برخی شعرا و الالخصوص در رباعیات خیام را مستی معنوی و عرفانی تفسیر میکنند و بویژه آن دوستی که اولین حاشیه را گذاشته اند و " با دقت در رباعیات خیام " به اینچنین برداشتی از این ابیات رسیده اند ، لطف کنند به ابیات زیر توجه کنند .*********************************می گرچه حرام است ولی تا که خوردآنگاه چه مقدار و دگر با که خوردهرگاه که این شرط شد راست بگومی را نخورد مردم دانا که خورد*********************************.*********************************گر باده خوری تو با خردمندان خوریا با صنمی لاله رخ و خندان خوربسیار مخور ورد مکن فاش مسازاندک خور و گه گاه خور و پنهان خور*********************************.*********************************یکدست به مصحفیم و یکدست به جامگه نزد حلالیم و گهی نزد حرامماییم در این گنبد فیروزه رخامنی کافر مطلق نه مسلمان تمام*********************************.*********************************می گرچه به شرع زشت نامست خوشستچون بر کف ساقی غلامست خوشستتلخست و حرامست خوشم می آیددیریست که تا هرچه حرامست خوش است*********************************
آرش
2015-12-13T17:18:53
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشتاز اهل بهشت کرد یا دوزخ زشتجامی و بتی و بربطی بر لب کشتاین هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
دکتر فیروز فصیحی
2015-03-22T05:56:55
توصیه مینمایم حضرات ادیبان محترممطالبی را که به نوشتار در میاورند یک بار نیز بخوانند تا حداقل از غلط های إملائی پیشگیری و قبل از ارسال تصحیح گردد و اما در مورد تفسیر رباعیات حضرت خیام رحمت الله علیهبا أدب و احترام خدمت ادیبان گرامکناب خیام نامه نوشته محمد رضا قنبری که به چاپ سوم و چهارم رسیده است بهترین مرجع برای شناسائی حضرت عمر خیام نیشابوری نابغه بی همتای تفکر ایران زمین میتواند باشد- که هر چند بسرعت مورد مطالعه و استناد بزرگان شعر و أدب پارسی بویژه خیام دوستان قرار گرفت ولی متاسفانه هنوز بحد کافی برای شناخت حضرت عمر خیام نیشابوری در سطح گسترده قرار نگرفته است فلذا مطالعه و بکار گیری این کتاب بسیار وزین را که با زحمت وافر به رشته تحریر در امده به ادیبان توصیه مینمایم- همین بس که برای تألیف این کتاب ، تمام کتاب هائی را که تا بحال در بیان خیام بزبانهای فارسی ، انگلیسی و عربی بچاپ رسیده مورد مطالعه ، بیان و ماخذ قرار گرفته است و صرف نظر از تحلیل عمیق در مورد خیام و رباعیات او ، هر گونه شک شبهه ای در مورد اصالت هر یک از رباعیات را بر طرف مینماید
بهرام مشهور
2015-03-30T01:08:27
بگذارید که اصل آن را برایتان بنویسم :گویند که دوزخی بودعاشق و مستقولی است خلاف ، دل در آن نتوان بستگر عاشق و مست دوزخی خواهد بودفردا باشد بهشت همچون کف دستباز هم ملاحظه می فرمائید که این اصل چقدر از نظر مفهوم و محتوا و قافیه و وزن محکم تر است
علی
2015-04-24T22:26:20
خیام با صراحت رباعی را سروده او عاشقی را عیب نمی دانسته چونکه فقط با دلی پاک می توان عاشق شد و مستی با شراب انگور هم چیزی متداول بوده و مثال مستی و راستی هم در فرهنگ ما هست . آنهایی که تاریخ زمانه خیام را خوانده و می دانند که در کنار کسانی فناتیک همچون حسن صباح زندگی و دوستی کرده ولی سر تعظیم به هیچ یک از زورگویان زمانش فرود نیاورد او مردی آزاده و عاشق و اهل می و شراب هم بوده حا لا نمی دانم چرا بعضی ها ( مذهبیون ) سعی بر این دارند که همه شعرا ی بزرگ را به خودشان منتصب کنند .
گمنام
2016-08-15T13:34:10
باشد !باشد ای دوست، که روزی ، به پگاهدست در دست نسیمحالی از باغ بپرسیمچه باغ ؛ بی گمان ، می داند که چه رازیست نهان در گل سرخ.
روفیا
2016-08-15T18:11:26
پوزش می خواهم. در درج مطلب اشکالی پیش آمد!رفتم به کوی خواجه و گفتم که خواجه کوگفتند خواجه عاشق و مست است و کو به کوگفتم فریضه دارم آخر نشان دهیدمن دوستدار خواجه‌ام آخر نیم عدوگفتند خواجه عاشق آن باغبان شده‌ستاو را به باغ‌ها جو یا بر کنار جومستان و عاشقان بر دلدار خود روندهر کس که گشت عاشق رو دست از او بشو...دوست عزیز! خوشحالم که رابطه خوب و صمیمی ای با باغ دارید، چرا که او ترتیب دیدارتان با باغبان را خواهد داد! باغ و باغبان یک به یک راز های گل سرخ را در گوش تان نجوا خواهند کرد...
گمنام
2016-08-11T12:44:11
بابک گرامی،نوشت باد، نوشمان باد، مایان پیداگران باده ناب، شناگران افسون گل سرخ، "کاشفان فروتن می"نوشت باد!با این همه، بر ماست گشودن این راز ، گشودن افسون گل سرخ .درباره سنگ آسمانی که میگویند 'خرخزندگان " را از میان برد با شما هم رای نیستم، آنا ن ناهنجاریی د رزنجیر تکامل بودند (پی آمد یک یا چند جهش )که سرما و کمبود خورد و خوراک ازمیانشان برداشت،وسر انجام خرابی این دیر بر گردن بنده عشق ،سخندان فاش گوی است که میگفت:آدم آورد در این دیر خراب آبادمتندرست و شادکام بوید
بابک چندم
2016-08-11T00:28:38
گمنام جان،شما را نمی دانستم به چه کارید تا آنکه دیدم مشغول گُل گفتنید... ولی بنده پی این کارم:برخیزم و عزم باده ناب کنمرنگ رخ خود به رنگ عناب کنماین عقل فضول پیشه را مشتی میبر روی زنم چنان که در خواب کنمباری،فرمودی "دیر خراب"، پرسش آنکه کدام دیر خراب؟اگر منظور آن موجودی است که پس از برخورد با یک شهاب سنگ تقریباً تمامی جانداران و گیاهان بر رویش نابود می شوند و آنگاه طی زمانی کمتر از یک درصد طول عمرش خود را احیاء و بازسازی می کند... دیگر آنرا دیر خراب نتوان نامیدن...
روفیا
2016-08-13T20:44:28
باشد!
گمنام
2016-08-13T15:18:58
روفیای گرامی ،من آنکه شما گمان می برید نیستم، به قول یکی از کثیر الحاشیه نویسان بسیار فروتن سه لیسانس،سه فوق لیسانس و دو دکترا دارم، او گویا یک دانه دکترای پزشکی.با این همه " خرخزنده " را او به جای دایناسور پیشنهاد کرده است" خزندگان کلان پیکر" .خر البته به مانای بزرگ ، این مورد بزرگ اندام..در باره میزان نمک چون خر خزندگان در آب شیرین می زیند گمان با نمکی نمی رود!!!
روفیا
2016-08-12T22:21:27
دکتر جان؟خر خرنده؟!منظورتان ابر سوسمار است؟؟با نمک بود!
گمنام
2016-08-09T03:35:55
بابک گرامی، ار نه به شناسایی راز گل سرخ، به چه کاریم درین دیر خراب؟؟
نیما
2016-08-09T02:05:23
درود خدمت تمامی دوستان عزیز و گرامی.به نظر بنده حقیر نباید چنین اشعار خیام رو در پسرامون مسایل مذهبی و دین تفسیر نادست کنیم.چون در جای دیگه هم می فرماید:گویند بهشت عدن با حور خوش استمن میگویم که اب انگور خوش استاین نقد بگیر و دست از ان نسیه بدارکاواز دهل شنیدن از ئور خوشبنابراین غم و شکایت خیام از ممانعت شاب خواری ستوگرنه مستی عارفانه هیچ ممنوعیتی در رسیدن به بهشت ندارد کهبا صراحت چنین بیان نموده ک اب انگور نه مستی(ب تفسیر بعضی عزیزان,عشق عارفانه)
نیما
2016-08-09T02:09:43
گویند بهشت عدن با حور خوش استمن میگویم که اب انگور خوش استاین نقد بگیر و دست از ان نسیه بدارکاواز دهل شنیدن از دور خوش استخیام ب صراحت او واژه اب انگور استفاده نموده نه واژه مستی که برخی دوستان انرا به عرفان و مذهب سوق می دهنداز طرفی عشق و مستی عارفانه که هرگز ممنوعیت بهشت و عدم دسترسی ب انرا ب همراه ندار!!!!!
علی
2016-12-19T23:58:59
آهنگ Recalcitrant (توسن)از گروه baaroot (باروت)حتما گوش بدید ، این شعر هست بسیار زیباپیوند به وبگاه بیرونی
محسن
2016-06-27T09:13:52
خطاب به دوستانی که سعی دارند مفاهیم عرفانی و پیچیده از شعر برداشت کنند و میگن حتما باید پشت کلمات مفاهیم دیگه و بزرگی باشه. در ادبیات مفهومی داریم به اسم سهل الممتنع بودن. یعنی اینکه کلمات طوری کنار هم هستن که معنی به سادگی قابل برداشته و همه معنی رو می فهمند. مثل بیشتر ابیات سعدی ولی حافظ اینطوری نیست. خیام هم مثل سعدی یک معنی بزرگ یعنی جهان بینی خودش رو به شعر گفته و این جهان بینی هم موضوع ساده ای نیست که اون رو کوچه بازاری بدونیم. شعر مفهوم بالایی داره ولی سهل الممتنع هست. میگه که: به من می گویند مست دوزخی خواهد بود. این حرف خلاف دل است و من نمی توانم آن را بپذیرم. اگر قرار باشه عاشق و می خوار دوزخی باشند بهشت اندازه کف دست خواهد بود چون کسی به بهشت نمی رود یعنی همه انسان هایی که اهل دل هستند اهل عاشقی یا مستی هم هستند
مرتضی
2012-09-14T02:46:44
جامی و بتی و بربطی بر لب کشتاین هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
حکیم باشی
2012-02-15T16:18:41
امان امان امان . واقعا معنی حاشیه نویسی یه رباعی اینه ؟ظاهرا باید از زیان خیام گفت :‌(( هر کسی از ظم من شد یار من ))اما به راستی اگر کسی تمام رباعیات را بخواند و بعد دوباره به اصل معنی برگردد فکر می کنم راحت تر بتواند منظور وی را دریابد . بهرحال ما مشروب نخورده ها امیدواریم غرض وی شراب ازلی باشد و باده نوشان ساغر دست خویش به سان پرچم می افرازند . اما من فکر می کنم خیام در رباعیات خود با توجه به زمانه ی حاکم تلاش در رد کردن ایین ریاضت های بیهوده داشته
م.ب
2011-12-30T14:53:58
در جواب معنی و حاشیه اول:مفهوم واضح و بدیهی شعر این است:مردم می گویند آدم مست به جهنم می رود، اما این قول غلط و غیر قابل باور است. زیرا آدم مست (میخواره، انسان ایده آل خیام که فردی است که فقط می خواهد عمرش را به خوشی بگذراند) حتی اگر در آخرت در دوزخ هم باشد، آنجا را مثل بهشت می بیند، چون در هر شرایطی شاد است.
almas
2012-11-05T10:24:24
خوب مینویسید امامفهوموکامل نمیرسونید.سعی کنیدبیشترازکلمات مفهومی استفاده کنید
اسی
2012-12-20T14:15:04
اوهایی که می خوان حکیم عمر خیام رو به زور بچسبونن به منبر و نماز لطفا یک رباعی قبل از این (رباعی 41) و یک رباعی بعد از این (رباعی 43) رو بخونن. رباعی 21 هم که تیر خلاص رو می زنه به ریشه! این حاشیه ها نشون میده اجداد ما در قرن ها پیش بسیار آگاه تر و اندیشمندتر از ماها بوده اند که ادعای قرن بیست و یکیمون میشه (خطاب به حاشیه نویس های محترم افراطی)
cr
2009-11-21T13:53:05
من هر وقت اسم خیام رو میارن تمام موههای دنم سیخ میشه!واقعا" این مرد بزرگ در ایران بی نظیر هستش که در آن زمان خودش همچین شعرایی گفته بدون ترس از کسی ؟گوته میگه که من از خیام الهام گرفته ام . حالا بعضیها در ایران میخان رباعیات خیام را دوباره مذهبی و عرفانی جلوه دهند؟!
خلیل فتحی
2010-05-25T10:28:55
من نمیدونم چرا شعرهای اصلی خیام رو که واقعا با وزن اصلی خودش خیلی شیرین و روان سروده شده و زیبایی این شعرها نیز به همین وزن زیباست ایگونه تحریف شده؟ فقط تنها یک پاسخ در ذهنم وجود داره و اونهم در هر دوره از تاریخ هر کس به نفع خودش اونها رو تحریفش میکنه و اینهم جزء زیباییهای شعرهای خیام است.گویند که دوزخی بود عاشق و مستقولی است خلاف دل در آن نتوان بستگر عاشق و مست دوزخی خواهد بودفردا باشد بهشت همچون کف دست
بهنام
2010-04-28T19:48:54
شعر فقط وزن و قافیه نیست. شعر هنره و شاعر هم هنرمند. یکی حرف دلشو رو بوم نقاشی پیاده میکنه یکی رو یه فیلم یا موسیقی یا هر چیز دیگه .هیچ کدوم از هنرمندا حرف دلشونو به زبان ساده بیان نمیکنن بلکه آنرا در پشت مجموعه ای از استعارات منتقل میکنن . انقدر ساده بین نباشیم و ارزش خیام و حرف او را بالاتر از کاری که اراذل (شرابخواری) میکنن بدونیم.
می گسار
2010-04-28T23:02:00
درودنمیدونم چه اصراری ـه که تعبیر عرفانی کنید شعر استاد رو.خیام این همه بدون ترس و واهمه و با تصریح میگفت که دیگه این تعبیر ها رو ازش نکنیم.خوبه به رباعی های دیگش نگاه بندازیم و اندیشه ش رو دریابیم.باز خوبه خیام ترسی نداشته مث حافظ ، که دیدید نتیجه ی حافظ چی شد که با ترس بیان کردندش باعث شد تمام شعرهاش رو تعبیری از پیغمبر و اما زمان و از این ها بگیرند.
رضا
2010-06-28T15:00:44
مهم نیست که شعر خیام عرفانی باشد یا نهمهم اینست که شاعرانی همچون خیام و مولوی به صراحت و بدون هیچگونه تعارف حرف خود را میزنند و با این کار به ما هم یاد میدهند که صریح باشیم بعنوان مثال به این شعر خیام توجه کنید که با چه صراحتی بعضی از اعتقادات مارا به زیر سوال میبردیارب تو جمال آن مه مهر انگیز آراسته ای به سنبل و انبر نیزپس حکم چنان کنی که در وی منگر این حکم چنان بود که کج دار و مریز
ناشناس
2010-01-06T15:05:51
کی گفته که معنویت و عرفان الزاما از دل قرآن بیرون میاد؟
ناشناس
2010-02-10T00:11:01
گویند که دوزخی بود عاشق و مستقولی است خلاف دل در آن نتوان بستگر عاشق و میخواره به دوزخ باشندفردا بینی بهشت همچون کف دست
فرهاد
2008-05-25T10:05:52
به نظر من (و البته بسیاری دیگر) شما کاملن اشتباه میگویید آقا یا خانم ناشناس. شما چه اصراری دارید گفته های خیام را مطابق نظر خود (آن هم به اشتباه) تفسیر کنید؟! "دوزخی باشد مست" که تفسیر عارفانه نمیخواهد؟ دارد نظر آنها که میگویند مستی گناه است را زیر سوال میبرد. شما فارسی بلدید؟ همه که مثل هم نیستند. قرار نیست خیام را با بابا طاهر عریان یکی بدانید :)
م-ب
2008-08-24T11:32:24
آقای یا خانم ناشناس خیلی شعر و میپیچونی. حالا خوبه شعر فارسیه
Touraj
2009-05-14T01:53:15
اقای علی قرائتی,خیام که به سراحت در رباعی شماره 41 نظرشو میگه,حالا شما چرا دوست دارید اسرار کنی؟
علی قرائتی
2008-12-13T04:00:54
من فکر می کنم حق با نا شناس باشه آقای فرهاد، اینجا جای طنز و لودگی نیست. شعرای ما این قدر یاوه گو نبوده اند. بهتره کمی مطالعات عرفانیتون رو بیشتر کنید. یا حق
علیرضا
2011-02-28T12:25:10
به نظر من هرکس میتونه نظر متفاوتی درباره شعر داشته باشه ولی چیزی که مهمه نباید با برداشت غلط خودشوبه تباهی بکشونه
iraj-d
2011-02-26T21:19:51
aga ya khanome aashenaa lotfan be robai 131 ham tavajoh konid
ناشناس
2011-01-07T20:01:22
به نظر میرسد که دوستان بر سر امر مشتبهی اختلاف دارند. موضوع آنست که در فرهنگ ما شراب خوردن با بد مستی یکسان پنداشته شده و عاشقی با بد کارگی. اما عاشقی که شراب می نوشد از همه این تعابیر و تصاویر جداست. آن عاشقی که خیام می گوید واقعا شراب هم مینوشد و واقعا هم کاری به بهشت و جهنم ندارد و آنقدر در عشق خود به پرواز در می آید که از هر پلیدی جدا می شود . نیازی نیست به خدا اعتقاد داشته باشی حتا. کافیست که باری عاشق شوی و جامی شراب بنوشی و در یاد یار باشی. یا اینکهگل در بر و می در کف و معشوق به کام استسلطان جهانم به چنین روز غلام استبا وجود اینکه بزرگان فرهنگ و ادب و عرفان ما اینقدر به صراحت و با شهامت به این موضوع پرداخته اند از اینکه در فرهنگ عامه ما از شراب تعبیری ضد اخلاقی و ضد انسانی می شود ملولم.
ابی
2011-10-09T08:31:50
آقای ناشناس عزیز. ما ایرانی ها ذاتا خود پسندیم. چون فکر می کنیم آدم های عاشق و مست شراب بی ارزشند و آنچه ما می اندیشیم ارزشمند است دوست داریم تعبیر خودمان را از کسانی که دوست داریم ارائه کنیم. حافظ هم عارف نیست. چه برسد به فیلسوفی به بزرگی خیام. ای کاش کارها بزرگ و زیبا ادبیات فارسی را بدون پیش داوری و خود پسندی دوباره می خواندیم
جواد
2010-10-01T14:36:12
به عقیده من دوستان نباید شعر را نقد کنند چون هر کس با درک و حال خود باید شعر را تفسیر کند و نظر هر کسی هم محترم است چون زیبایی زبان فارسی این است
قادری
2010-10-04T05:06:32
سلام خود خیام در رباعی شماره 129 جواب تمام دوستان رو داده خواهشاً اصلا خیّام رو به فلسفه و عرفان نچسبونید با تشکر
س
2010-11-08T01:18:58
من نمیدونم نظر کدومتون درست و کدوم غلط فقط کاش یه نظر درست و کارشناسی میدادید که من تحویل استادم بدم
س
2010-11-08T01:20:12
شعر قشنگیه
اریا
2010-11-14T19:49:12
به نظر من خیام هم مثل دگر اندیشان و خردگران دیگر ما به نکاتی مهم اشاره میکنه که عملا بهشت و جهنم و ... رو زیر سئوال میبره یا به قول حافظ من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود وعده فردای زاهد را چرا باور کنم
فرهاد
2014-04-28T02:27:43
جناب بیطرف، البته بیت اول میتواند دو گونه معنی شود، که خیلی هم دور از هم نیستند. 1) میگویند انسان مست اهل دوزخ خواهد بود، و 2) آن معنی دور از ذهن که شما بیان کردید: به آدم مست میگویند که دوزخی هم هست. هردوی این معانی بیانگر هشداری هستند به آدم مست و اینکه به جهنم خواهد رفت. موضوع مهم مصرع دوم است که شاعر میگوید این حرف نادرست است و نمیتوان به آن باور داشت :)
سارین
2014-04-22T16:17:24
اخوان ثالث یه بار میشنوه تو یه جمعی شعرشو می خونن و هرکی پا میشه و یه تعبیری می کنه که همه شم برا اخوان جالبه ولی چیزی که بیشتر از همه روش تاثیر میذاره اینه که هیش کدوم از این معنی ها به ذهنشم نرسیدهمنظورم اینه که هنر شعر همینه که هرکی بسته به ذوق و تفکرش یه برداشتی ازش می کنه که ممکنه حتی مد نظر شاعر نباشه مهم اینه که هر برداشتی میتونه بر اساس شعر تا حدودی قانع کننده باشه اگه نه هزار جور آدم متفاوت از نظر یه شاعر لذت نمی بردن
‌Hamed Re
2014-05-30T08:34:37
دریاب که از روح جدا خواهی رفتدر پرده ی اسرار فنا خواهی رفتمی نوش از کجا آمده ایخوش باش ندانی به کجا خواهی رفت***می خوردن و شاد بودن آیین منستفارغ بودن به کفر و دین آیین منستگفتم به عروس دهر کابین تو چیستگفتا دل خرم تو کابین منست***قرآن که مهین کلام خوانند آن راگه گاه نه بر دوام خوانند آن رابر گرد پیاله آیتی هست مقیمکه اندر همه جا مدام خوانند آن را(خیام)
کسری
2014-05-19T22:25:39
حق صد در صد با فرهادهکاملا معلومه منظورش اینه که کل مردم جزو دسته عاشق یا مست هستنداستناد به دیگر رباعی خود خیام:آنان که بر عاشقان حرامش کردندخود خلوت از آن پیاله ها می نوشنددیگه کاملا معلومه که منظور خیام شرابهوگرنه کسی دینداریو که حرام نمی کنه!!!
بی طرف
2013-11-02T09:39:25
سلام بر همهاین متن پاسخ به آقای فرهادهشاید بگین که بظرم اهمیت نداره اما مطرحش می کنم.فرهاد جان به نظرم بهشت مست معنی نداره منظور شاعر از "گویند مرا که دوزخی باشد مست" اینه که:میگن دنیای آخرتی هم وجو داره ای تویی که مستی". اینجا مست صفت و حالت شخص مخاطب می باشد نه صفت بهشت."گویند مرا که دوزخی باشد، مست"روزگار به کام
بهزاد
2013-07-19T01:20:27
دوستان اصن میدونین چیه ؟؟ اگر خیام بنویسه "بابا من منظورم اینه که میگم! من منظورم اینه که اون دنیای نیست! خدایی نیست!" دوستان خداباور و مذهبی و سوپرمذهبی میگن: "نه خیام منظورش از اون دنیایی نیست اینه که هست"خودتونو خسته نکنین. بنده که فارسی بلدم و منظور به این واضحی رو هم فهمیدم نیازی به تفسیر نیست.
حاجیکلایی
2013-08-01T23:49:32
با درود به سروران عزیزالبته بنده خود را در این اندازه ها نم یدانم که بتوانم در مقابل دوستان حرفی برای گفتن داشته باشم ولی واقعاً اگه بخواهیم یک رباعی از خیام رو درست بدانیم همینه.البته بقیه جای خود دارد و نیاز به تفسیر جداگانهحق نگهدارتان
فانی و باقی
2020-05-10T11:37:49
حقیقت آیینه ای بود که از آسمان و از دست خدا به زمین افتاد و شکست، هر کس تکه ای از آن را برداشت، خود را در آن دید، گمان کرد حقیقت نزد اوست. حال آنکه حقیقت نزد همگان پخش بود.فیه_ما_فیهمولانا
عبد
2020-03-11T18:19:56
خیام صراحتا بیان میکند که به معاد ایمان قلبی دارد .
احسان
2019-05-28T09:41:42
کسانی که حافظ و خیام و... رو می چسبونند به عرفان و خدا و این عناوین؛ یا تاریخ نخوندن، یا تعصبی دارند که هیچی به جز خودشون نمی بینند
منصور قربانی
2019-04-30T13:52:56
کاش اقبال جامعه به بقیه شعرا هچون خیام میبود .
مراد
2019-05-09T19:17:40
این همه حرف زدن دوستان من یه چیز میگم فقط هیچوقت عرفان رو با دین قاطی نکنین یه مسئله ی کاملا جداس خیام عطار مولوی سعدی و.... همه عارف اند و مراتب بالای سلوک و عرفان رو داشتند که میگن عطار هفده هزار عالم رو دیده این شعراییم که میگن به دلیل این هست که تا زمانی که اون شخص راهنما که در اشعار به عنوان پیر خرابات اکثرا نام برده میشه رو پیدا نکرده انسان بهتره با خوشی و شادی زندگی کنه نه با ریاضت کشیدن بیهوده
FARVAHAR
2019-11-05T14:14:55
نمی دونم شما با چه رویی فرهنگ غنی ایرانی رو با این جور اعتقادات زیر سوال می برید؟! چند تا انسان درست و حسابی و روشن فکر بعد از ظهور اسلام(فاجعه ظهور اسلام)پیدا میشه که اونهارو هم شما زیر سوال می برید با ربط دادن به اسلام و دین و...خیام شاعری بود که بدون هیچ تعارفی شعر های خودش رو می گفت نمی دونم چطوری اینها رو به ‌منبر و نماز و اسلام و هرچی که دوست دارن ربط می دن و یه نکته که کسی اشاره نکرده بود اینکه کمتر کسی قبل از مرگ خیام می دونست که اون شاعر هستش زمانی که دیگه خودش می دونست رفتنیه میگه که شعر هم داره و البته کسانی هم بودن که در سبک خیام شعر می گفتن و محتوای رباعیاتشون با قانون اون زمان تطابق نداشت و جرعت این رو نداشتن که بگن شعر از خودشونه برای همین می گفتن که شعر واسه خیام هست به همین دلیل خیام شعر های زیاده داره که واسه خودش نیست
Ramtin
2019-11-04T17:08:36
دوستان عزیز و کرامی!من از خواندن تحلیل و تفسیر های شما دوستان خردمند بسیار لذت میبرم.یک نکته که بسیار لازم به ذکر هست این موضوع هست که اشعار جناب خیام آنقدر عمیق و پر محتوا میباشد که هر کس طبق اعتقادات خود در مورد جهان هستی، و همچنین بسته به محیط و طرز فکری که در آن بزرک شده، میتواند به طرزی متفاوت نسبت به دیکران این اشعار را تحلیل و تفسیر کند.زیبایی این اشعار هم در همین چند مفهومی بودنش است. اما این که به نظر و اعتقادات یکدیکر بی احترامی کنیم اصلا کاری شایسته و در خور بزرکوارانی احل شعر و ادب مثل شما نیست.همانا که با نکاه کردن به اشعار جناب خیام از زوایای مختلف، شاید به درکی عمیق تر از این جهان و زندکی کوته خود برسیم.شاد و سر بلند باشید.
فرشاد
2021-01-07T23:14:42
دوستان ادمی که قصد فریب خود و دیگران را دارد و خود را به خواب میزنه با هیچ چیزی نمیشه بیدار کرد برای همین بحث بی‌فایده است. اما برای اطلاع دوستان: بخش 37 نوروزنامه خیام " گفتار اندر منفعت شراب" است و اینطور شروع میشود:دانا آن طب چنین گفته اند، چون جالینوس و سقراط و بقراط و بوعلی سینا و محمد زکریا که هیچ چیز در تن مردم نافع تر از شراب نیست، خاصه شراب انگوری تلخ و صاف ...
حسن منصف
2021-04-22T14:02:53
قرار نیست خیام رو یک میخواره تمام عیار و یا بالعکس یک عارف معرفی کنیم. بعضی ها میگن هااا خیام می خورده این شده ما هم می بخوریم میشیم خیام. نه عزیز من این مثل همون داستانیه که میگیم هان بیل گیتس از دانشگاه اومد بیرون این شد ولی ایشون از هاروارد اومد بیرون. برای حافظ هم گفته اند که شراب می نوشید ولی حالا ما بخوریم از تومون حافظ در نمیاد.
سعید
2021-02-26T18:22:49
دوستان عزیزی که جنگ و جدلشون روی شرابه و یکی از شراب خوردن دفاع می‌کنه و یکی رد می‌کنه .باید بگم من چون خوردم می‌دونم اصلا اون حس روحانی که انسان ممکنه بهش دست بده و ...خوردن شراب نمیده.شما بخور حالت تهوع هم میگیری چه برسه به حالت روحانی .کوتاه بیایم دیگه از این بحث های بی سرانجام .هیچ چیز بالاتر از اون حس معنوی که به صورت طبیعیی بدست میاد نیست.
هونام
2020-08-02T13:54:08
آفرین فروهر (FARAVAGAR)منم این افرادو نمیفهمماینا میخوان به زور مخالفاشونو موافق جلوه بدنسازگار بودن منطقشون و دیدگاهشون و به روز بودن اعتقاداتشونم که هی میگنو تو کتبشونم اومده همینه که تفسیر به رای میکنن و هرچیز مخالفو میپیچونن و موافق جلوه میدن یا نظر مخالفو نشر نمیدن مثل این سایت تاریخ ما که من تا حالا 100 تا پیام مخالف افراد دینی گذاشتم اما همرو پاک کرده بعد از یک ربع امیدوارم این یکیو پاک نکنن و بهشون بر نخوره و جنبه داشته باشن و رو روحیه خودشون کار کنن
فردین
2020-06-12T01:38:22
به نظرم من و تاجایی که ما میدونیم خیام ندانم‌گرا بود .... نه عارف
دکتر همایون یکتا aa.yekta@yahoo.com
2017-09-08T03:41:11
دوستان حافظ و خیان هردو پس از سلوک خود درشریعت وطریقت وعرفان به درجه ای ازمعرفت رسیدند که دیگر روی زمین نیستند که همچون زمینیان بیاندیشند این دو اهل نظرند نه اهل خبر اهل خبر کسانی هستند که نقل قول را می پذیرند تا گفتن قال صادق قال الله تعالی و.....قران که مهمترین خبراست را می پذیرند ولی اهل نظر تا خود نبینند باور نمی کنند هرچند هردو اهل نظر بوده اند ولی تفاوتَ کمی هم با هم دارند اینکه خیام بنا امیدی در اشعارش یشتر به چشم میخورد ولی حافظ همه امید است اگر این دو دیدگاه را در یافتید به خوبی میتوانید منظور آنها را از هرشعری دریابیدَ
Amin
2017-09-24T01:45:35
گویند که دوزخی بود عاشق ومستگویند که دوزخی بود عاشق ومستقولی است خلاف دل در آن نتوان بستگر عاشق و میخواره به دوزخ باشدفرداست ببینی که بهشت همچون کف دستای مفتی شهر از تو بیدارتریمبا این همه مستی ز تو هشیارتریمتو خون کسان نوشی و ما خون رزانانصاف بده کدام خونخوارتریم ؟گویند کسان بهشت با حور خوش استمن میگویم که آب انگور خوش استاین نقد بگیر و دست از آن نسیه بدارکاواز دهل شنیدن از دور خوش استاین می چه حرامی است که عالم همه زان میجوشد ؟یک دسته به نابودی نامش کوشندآنان که بر عاشقان حرامش کردندخود خلوت از آن پیاله ها مینوشندآن عاشق دیوانه که این خمار مستی را ساختمعشوق و شراب و می پرستی را ساختبی شک قدحی شراب نوشید از آنسرمست شد و جهان هستی را ساختاینو مستان و همای خونده از البوم پرواز ،حتما گوش بدین
مخلص شما
2017-11-19T00:29:54
همه نظرها محترم هستند . ولی وقتی واقعا به تاریخ اول بشر تا حالا تو کتابا نگاهی می اندازیم همیشه دروغها را توسط دین به مردم خوراندند و اینطوری مردم را فریب میدادن . کاهنان بت پرست . آتش پرستان . بودایی ها . مسیحیان . و من در دوره عمر خودم چون با هیچ کدوم اینها سر و کار نداشتم به غیر از اطرافیان فعلی و بسیار از اینها هم دروغ نیرنگ و فریب کاری دیدم بنا بر این متاسفانه نمیتونم به تفسیر نامعلوم آقایونی که دین شخصی خودشون را میخان به زور و توسط شعر خیام به ما الهام زوری کنند بپذیرم . و بدون اینکه لحظه ای درنگ کنم مجبورم به دید فارسی اصیل به اصل صحبت جناب خیام دقت کنم نه تفسیر عرفانی بعضی آقایون که مشخص نیست بعدش برامون یه نقشه ای کشیده باشن . به قول یکی از اساتید دانشگاه در هنگام نصیحت به من : گفتند پسرم هر کسی را دیدی که پیشانیاش جای مهر داشت بلافاصله از او دوری کن چون یه تابلوی بزرگ روی پیشانیش داره که برات یه نقشه مهلک کشیده . مومنان ریاکار نیستند .
گمنام-۱
2017-03-31T13:11:22
روفیای گرامی، و همو (پژوهنده راز گل سرخ) به گمانم " بر آیش " را به جای تکامل به کار برده بود،
احمدرضا عباسپور
2017-03-29T01:30:39
دریافت بنده از این رباعی خیام ، این است که در این شعر بین مست و عاشق رابطه ای وجود دارد و منظور خیام مستی از شخص هست نه مستی از شرابهمانطور که دیگر شعرا عشق و مستی و می را در اشعار با هم به کار می برند و میخواهد نهایت عشق را نشان بدهند .مورد دوم که یکی از گرامیان متذکر شدند ؛ استناد به رباعی 41 بود که در این باره ، جناب خیام در آن رباعی ، افرادی را که بهشت را بخاطر وجود حوری می خواهند و تنگ نظر هستند به سخره می گرد و شعر کنایه آمیز است و ربطی به درست یا نادرست دانستن آب انگور نداردمورد سوم هم اینکه انسان باید نظر دیگران را محترم بشمارد و از مسخره کردن کسانی که برداشت دیگری دارند بپرهیزید
فیض بارش
2018-09-25T22:17:59
درود!من نظرهای همه عزیزان را خواندم، واقعن جالب بود، من با ناشناس تاجای موافقم چون جناب ناشناس خیلی زیبا و با دید بزرگ به شعر خیام بزرگ نگاه میکند تا دیگر عزیزان که نظر دادند.در مورد عرفان بودن خیام و گفتار خیام نظر به عرفان موافق نیستم چون، خیام خیلی بزرگتر از عارفان فکر میکرد و دید از جهان هستی داشت، عارفان بیشتر روری معنویات پیش میروند که خیام بزرگ فراتر از درک فارفان پرواز میکرد.پ ن: از همه نظر های که خواندم دو دوست مان بنام گمنام و روفیایی عزیز خیلی زیبا سخن پرانی کردم واقعن در همان جای (نظرهای شان) که رسیدم حس زیبا را در سخنان شان خواندم.شاد باشید!
لف حقیقت گو
2018-02-02T03:12:57
بنده یک فرد کاملا مذهبی هستم ولی هرکی یک نظری داره و قرار نیست ما مذهبیون هرچیز را به مذهب و اعتقاد خود تغیرر بدیم یا جلوه بدیم جناب خیام کاملا واضح داده مخالفتش را اعلام میکنه و این کار دران زمانتخیلی جسارت میخواسته.مانند نقاشی که میخواهد با دنیا ستیز کنه و یا به همه بفهمونه دنیا را باید جور دیگر نگاه کرد و خورشید را در بوم نقاشی خود در دل شب میکشد که از دید علمی این خورشید در دل تاریکهاست ولی بدید مردم عام فکر میکنند خورشید فقط روزها هست خیام هم میخواهد مارا با تفکرات خودش و تفکرات مردم عام همه را به چالش بکشد واین نباید بمبنا به منافعمون اشعارش را تفسیر کنیم خرچند خود جناب خیام چون پیش بینی این گونه دعوا هارا میکردند بسیار بسیار صریح وازه و بدون هرگونه پیچیدگی اشعارشون را میسرودند
حامد شیراز
2018-04-29T22:36:07
سلام.دوستان آیا واقعیت و درک شخصی یکیست؟!من فقط یه چیز در مورد این بزرگان میگم دیگه خودتون برین دنبالش تا بفهمیم داستانو... امام خمینی رو دیگه همون میشناسیم که چه شخصیت و تفکری داشت. توصیه میکنم به کسانی که شعرهای این عرفانی بنام رو با چیزهای خیلی دم دستی تفسیر می کنند یه سر به دیوان امام خمینی بزنند ببینم اونجا چه خبره؟؟!اونجا هم می و میکده و یار و دارو ... این بزرگان در ملکوت سیر داشتند به قول عارف عصر کنونی علامه دهر اگر بهشت خوش است بهشت آفرین که خوشترست و الی ماشاالله یا رب العالمین الرحمن الرحیم.
ناصر
2018-05-27T15:58:00
سیدمحمد جان شما نیز مانند دیگران ، دیگران را محکوم میکنید که چرا بر دین شما باور ندارند ، از فردوسی ، نظامی و جامی یاد میکنم که در جواب شما با دین سرو کاری ندارند، اگر هم جایی شعری از ایشان دیدید که اشاره ای به دین دارند ، یا از روی اجبار و ترس بوده یا الحاقی ست، از جامی ست:
ناصر
2018-05-27T16:01:56
پس از مرگ جامی دست نوشته ای از او پیدا شد که این سروده در آن نوشته شده بود: ای مغ بچه از مهر بده جام می ام کآمد ز نزاع سنی و شیعه قی ام گویند که جامیا چه مذهب داری سد شکر که .. سنی و .. شیعه نی ام
سیدمحمد
2018-05-27T13:41:12
به نظرمیادبرخی برای توجیه طرزفکرخوددوست دارنددیگران راهم باخودهمراه کنندوتفسیروتحلیلهای پیش پاافتاده وسطحی ازاشعاربزرگان ازجمله خیام ارائه میدهندمن پیشنهادمیدم که این قبیل دوستان درروش خودتجدیدنظرکنندخودشان هرطورکه میخواهندبیندیشندوعمل کننداماحداقل یه احتمال هم بدندکه قضیه خداوهدفمندبودن جهان وحاکمیت حساب وکتاب برعالم ممکن است صحت داشته باشدوهمینطوریله ورهاهرچیزی رانگویندوننویسندوبرای آثارخوددلیل ومدرک عقلانی داشته باشندچراکه بدیهی است گفتار ونوشتارما آثارمثبت ومنفی فراوانی درپی دارددراینصورت مامسئول این آثاروعوارض خواهیم بود اماآنچه به نظرم می آیددرارتباط بااشعارخیام : 1- به گواهی بسیاری ازبزرگان درصدزیادی ازاین اشعارازخیام نیست ودراین قرون متمادی چه بسا افرادی باهرفکروسلیقه ای به تقلیدازخیام اشعاری سروده وبه تدریج این اشعارجزء اشعارخیام شده است2- خیام یک آدم معمولی وکم سوادنبوده بلکه ایشان یک عالم ترازاول دین بوده است که درزمینه دین وفلسفه صاحب نظربوده است 3- ازویژگیهای شعراین است که ازعنصرتخیل برخوردارباشد وهرچقدرازصنایع ادبی برخوردارترباشدشعرترونیرومندتراست اینکه شعری عمق نداشته باشه وباخواندن ان بدون تجزیه تحلیل به مفهوم آن برسی این شعرنیست بلکه نوعی نظم است وخیلی بهاندارد 4- من ازدوستانی که اینهمه منفی می بافندودین راتخطئه میکنندوشک وشبهه به ذهنها وارد میکنند یک سوال دارم ازشعرای بنام ماچه کسی رامی شناسیدکه بدون برخورداری وبهره مندی ازقرآن وحدیث ومعارف اسلامی ودینی بجایی رسیده باشندوکلام وسخنی ماندگارازخودبه یادگارگذاشته باشند؟ اگرمیشاسیدمعرفی کنیدتمام کسانیکه هویت ایران ماراتشکیل داده اندومابه آنان افتخارمیکنیم همه ازبرکت قرآن ومعارف دینی بوده است ورشد وتعالی خودرامدیون دین ودین ورزی وخداباوری وسیروسلوک معنوی بوده اند5- آیا ازانسان های بزرگی این چنین بااین جایگاههای رفیع بعیدنیست که آنطورکه شمامی گوییدچنین حرفهای سخیف وسطحی وبدورازشئون بلندپایه خودبه زبان بیاورند؟ اطاله ندهم امیدوارم همه دوستان مسئولانه بیندیشندبگویندوبنویسند چراکه گوش وچشم ودل ودست وپای ما همه مسئول وپاسخگویی آثارخودهستند
احمد نیکو
2021-10-17T15:36:02.5229392
گویند بهشت را کجا یابد مست وز دوزخ  آزاد که بتواند جست گر میخواران جمله به دوزخ باشند پس بنمایم بهشت را چون کفِ دست ( رباعی به نام پسر خطیب گنجه) امیر احمد همسر مهستی گنجوی
امین هیچی
2021-11-05T02:00:41.9450078
در مورد بحث برداشت مفاهیم از شعر خیام که به درد این رباعی می خوره، الن واتس که شرق شناس قابلی هست توضیحات خیلی خوبی میده:  پیوند به وبگاه بیرونی
حبیب شاکر
2022-03-04T12:03:10.2969255
سلام بر رهپویان ادب پارسی  در باره ی اینکه دوزخی باشد مست  ما هیچ ندانیم ، خدا دانا هست  گویند جهان مزرعه آخرت است  هر کس درود هر چه را کاشته است  تشکر   
گرشا
2022-06-27T19:37:28.2076843
من فکر می‌کنم شما هم کمی بیشتر با خیام آشنایی پیدا کنید اگر فکر می‌کنید این شعر از این مفهوم اولیه زیبایی که منتقل می‌کنه چیزی فراتر داره و باتوجه به اینکه مطالعه عرفانی بالایی هم دارید پس تفسیری قابل پذیرش از این رباعی ارائه دهید
کامران هیچ
2022-08-21T13:47:33.3951668
بدبخت خیام عارف شده
سید حسین اخوان بهابادی
2023-07-12T01:24:17.294818
ﻳَﺴْﺌَﻠُﻮﻧَﻚَ ﻋَﻦِ ﺍﻟْﺨَﻤْﺮِ ﻭَﺍﻟْﻤَﻴْﺴِﺮِ ﻗُﻞْ ﻓِﻴﻬِﻤَﺂ ﺇِﺛْﻢٌ ﻛَﺒِﻴﺮٌ ﻭَﻣَﻨَﺎﻓِﻊُ ﻟِﻠﻨَّﺎﺱِ ﻭَﺇِﺛْﻤُﻬُﻤَﺎ ﺃَﻛْﺒَﺮُ ﻣِﻦ ﻧَّﻔْﻌِﻬِﻤَﺎ ﻭَﻳَﺴْﺌَﻠُﻮﻧَﻚَ ﻣَﺎﺫﺍ ﻳُﻨﻔِﻘُﻮﻥَ ﻗُﻞِ ﺍﻟْﻌَﻔْﻮَ ﻛَﺬَﻟِﻚَ ﻳُﺒَﻴِّﻦُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻟَﻜُﻢُ ﺍﻟْﺂﻳَﺎﺕِ ﻟَﻌَﻠَّﻜُﻢْ ﺗَﺘَﻔَﻜَّﺮُﻭﻥَ(بقره آیه ۲۱۹)ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﺍﺏ ﻭ ﻗﻤﺎﺭ ﻣﻲ ﭘﺮﺳﻨﺪ، ﺑﮕﻮ: ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻌﻲ (ﻣﺎﺩّﻱ) ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺩﺍﺭﻧﺪ. (ﻭﻟﻲ) ﮔﻨﺎﻩ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ. (ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ) ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻲ ﭘﺮﺳﻨﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻨﺪ؟ ﺑﮕﻮ: ﺍﻓﺰﻭﻥ (ﺑﺮ ﻧﻴﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ)، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ این‌چنین آیاتش را برای شما بیان می کند تا بیندیشید.شراب همچنان که قرآن می فرماید دارای منافع و ضررهایی است و چون ضررهایش بیشتر از فواید آن است استفاده از آن ممنوع شده است و این یک دلیل عقل پسند است و  عاقل دنبال سود است در صورتی که منافع کم و مضررات زیاد یعنی زیان ، حال اگر کسی ادعا کند منظور از  خیام در این شعر تعریف از شراب خوری به معنای اصطلاحی آن است یک انسان عاقل می گوید، هرچند همه ی عالم از خوبی آن بگویند و تعریف کنند این مجوزی برای استفاده از چیزی که معایب آن بیشتر است نمی شود چه برسد که این شخص بگوید اما اگر این  شاعر را عاقل بدانیم که عاقل نیازی به تخریب یا تعطیلی موقت عقل ندارد، این شعر یا مال این  عزیز نیست و به شعر او اضافه شده است یا از همه مهمتر این که شعر وی معنای خاصی دارد چراکه شاعر هنرمند برای شعر گویی از انواع آرایه های ادبی استفاده می کند تا بر زیبایی شعر خود اضافه کند. مستی هم تنها با شراب انگوری و امثال آن ایجاد نمی شود گاهی مستی و عاشقی چنان است که تیر ز پای آن مرد با خدا در حالت سجده بیرون کشیده می‌شود و درد را  احساس نمی کند. آیا این هم یک مدهوشی و عاشقی نیست؟!
محمود علیصوفیان
2023-07-13T07:38:53.7933427
تمام رباعیات خیام یک حس وحالی دیگر به انسان دست میدهد ،گویی بدنبال دنیای وهمی وخیالی اما خوشایند و دوست داشتنی برای خودمان هستیم که انگار قبلا آن دنیایی خیالی خود را داشته ایم واینک از دست مان رفته  واین فقره بخوبی  در رباعیات خیام میتوانیم وصف دنیایی دیگر برای خود را متجلی  کنیم ، وبا خواندن این اشعار متحول میشویم به دنیایی امروزی فکر نمی کنیم با خودمان می گوئیم کاش زمان خیام بودم همان دوران که مردمان روزگارش بسیار ساده زیست و غیر تصنعی بودند ،با همان زندگی ساده پوشش بی آلایش بدون تکنولوژی خراب شده امروزی  
بهروز قدرتی
2023-09-06T15:30:43.2595614
به نظر من: دل وفادار مرد حکیم به بی راهه نرود. در نتیجه مسلمه که این شعر کاملا مفهومی عرفانی دارد. چون حقیقت هفت بطن داره و عارف کسی که به درک عمق هفتم نزدیک تر می شه و در نتیجه این درک عمیق انسانی با اخلاق می شه و در نتیجه با خودش و تمام دنیای اطراف خودش به صلح کامل می رسه و همون طور که می دانیم درک استدلالی داریم و درک شهودی یا درک حسی. خوب ،وقتی درک حسی قوی تر بشه (intuitive understanding)شخص به درک عمق هفتم نزدیک تر می شه. ولی با کلمات، شما فقط می تونی به یک شخص کمک کنی به‌ عمق درک سوم برسه اگه خدا اجازه بده و خودش بخواد چون درک استدلالیه.البته  شایدم عمق درک استدلالی حتی سه عمقم نباشه ولی شنیدم می گن شمس تبریزی گفته سه عمقه ولی به هر حال وقتی حکیم وفاداری چون عمر حقیقتی عنوان می کنه مسلما خودش اون حقیقت رو احتمالا به طور کامل و عمق هفتمی درک کرده و طبیعی که بیان هر حقیقتی طبیعتا مضمون عرفانی داره ولی اگر می خواید شما هم پا از عمق سوم درک فراتر بگذارید و به عمق هفتم نزدیک تر بشید باید کاری کنید که حستون و درک حسی تون قوی تر بشه به اذن خداوند تعالی  و به لطف خداوند تعالی . نشونشم اینه که اگر حقیقتی تا عمق هفتم درک کنید هرگز فراموش نخواهید کرد. حقیقتی که کامل درک بشه امکان نداره فراموش بشه البته عکسش ملزوما درست نیست ولی اگر واقعا بخواید مفهوم این شعر درک کنید هیچ کسی جز خداوند تعالی نمی تونه با کلمات شما رو کمک کنه پا از عمق سوم فراتر بگذارید بلکه خودتون باید حستون و درک حسی تون رو به لطف خداوند تعالی تقویت کنید.  لطفا به اسم معنای کامل و مفهوم کامل شعر تفسیر ذهنی از این شعر نکنید چون تا به اندازه حکیم وفادار عمق درکتون نرسه نمی تونید این شعر کامل درک کنید و یادتون باشه به عنوان یک حقیقت  که دل وفادار مرد حکیم به بی راهه نرود.  البته الاناست که حافظ صداش در بیاد و بگه  به درد عشق بساز و خموش کن حافظ رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول  😁 وفادار باشید و حکیم  😃
کاظم (مُحِبّ)
2023-10-07T15:56:19.7774682
هو الله درود بر همه عزیزان. فکر میکنم بر این مناقشه بین عزیزانی که از ابیات اسطورهای ادبی ایرانی برداشت عرفانی می کنند و سایرین که برداشت ظاهری آن دارند، تنها یک پایان وجود دارد؛ و آن التفات به این موضوع است که: اولا ما در این دنیای ظاهر، با جناب خیام هیچ ارتباط رودرو نداشته ایم و قطعا آنچه را مدنظر او بوده نمی دانیم؛ لذا هیچکس نمی تواند به طور قطع، آنچه در سویدای دل آن جناب بوده را تصریح و تأکید کند. ثانیا هرکسی این حق را دارد که با کلمات ارتباط مورد نظر خود را برقرار کند؛ البته با این شرط که این ارتباط منجر به آراءی که به زیان دیگران نیست، شود. این را از این جهت عرض کردم که بطور مثال کسانی که با کلمات کتب مقدسه از جمله قرآن ارتباط شخصی خود را برقرار می‎‌‌کنند تا زمانی حق استخراج و انتشار آراء خود را دارند که این نظرات به قتل و غارت و جنگ و خشونت و تکفیر و تفسیق سایر ابناء بشر منتهی نگردد. به همین مراتب، هر نوع برداشت از آثار ادبی و عرفانی موجود، آزاد بوده و هرچند نظرات سایرین برای ما نامأنوس باشد، نباید این حق اظهار رأی را از ایشان سلب کنیم. ضمن اینکه خاصه در مسأله معرفت و عرفان، ما حتی می توانیم از ناچیزترین موجودات این عالم (البته به ظاهر)، درس معرفت اخذ کنیم. چه برسد به این کلمات پربار و زیبا و ادبی از لسان این ستارگان درخشان آسمان ادب و هنر. اساسا این فرهنگ و هنر گفتگو و بردباری در صحنه ادب و هنر و تفکر است که ما را در صحنه عمل در جامعه به صلح و صلاح و مساعدت و تعاون سوق می‌دهد. کلمه، از آنجهت کلمه است که می تواند درون ما چنگ زده و چیزی به ما بیافزاید و وجود ما را ارتقاء دهد. به امید جهانگیر شدنِ دوستی و دوستی و دوستی ...