گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خیام:کم کن طمع از جهان و می‌زی خرسند از نیک و بد زمانه بگسل پیوند

❈۱❈
کم کن طمع از جهان و می‌زی خرسند از نیک و بد زمانه بگسل پیوند
می در کف و زلف دلبری گیر که زود هم بگذرد و نماند این روزی چند

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارهٔ ۸۳

تصاویر

کامنت ها

هیچ
2015-07-26T01:49:04
زیبایی شعر در آن است که هر کس بقدر شعورش از آن برداشتی می کند . دانشمند فرزانه ای چون عمر خیام که عُمر خود را به خدمت همنوعش گذرانده هرگز نمی توانسته که یک مست لاابالی بوده باشد او مست می نابی بوده که با چشم سر نمی توان به آن نگریست از جانب حضرت دوست است و بس .می نوش که عمر جاودانی اینست /خود حاصلت از دور جوانی اینستهنگام گل و باده و یاران سرمست / خوش باش دمی که زندگانی اینست .اون خیامی که بعضی از عزیزان میگن که اصلا نباید به عمر جاودان اعتقادی داشته باشه! پس می حقیقی در عالم است که بقول اوستاد آدمی میبنده به کمرش و با اون به گور میره … درضمن چطور در شعر نمک ، ماه ، دریا ، رود ، دوست ، رخ و… معانی مختلف و تفاسیری دارند ، بعد ما بگیم نه می همون می ایست که ما می گوییم ! چون ما فقط یک می رو میشناسیم. نه عزیزان ماده پرست من کمی تامل لازمه نظرتون بسیار قابل احترامه ولی اصلا مهم نیست.
بابک
2015-10-03T04:52:55
پرده نشین عزیز،پرسشی بی غرض از شما:آیا این مستی را که نوشته ای تجربهء دست اول و شخصی از آن داری؟وگر آری چه گونه آن، انگوری، کشمشی، جو، گندم، کاکتوس...؟
بابک
2015-10-03T04:53:54
برنج را فراموش کردم؟
ناباور
2015-10-03T10:53:34
همین شراب انگوری یا ......ویا برنجی را اگر دانایی بنوشد چون اندازه نگه میدارد ، مستی شراب او را از مسائل دنیا می رهاند و شکوفه ی عقل می شکفدکه با مست لایعقل تفاوت بسیار دارداز ابن سیناستغذای روح بود باده رحیق الحقکه رنگ و بوش کند رنگ و بوی گل را دقبه رنگ زنگ زداید ز جان اندوهگینهمای گردد اگر جرعه‌ای بنوشد بقبه طعم، تلخ چوپند پدر و لیک مفیدبه پیش مبطل، باطل به نزد دانا، حقمی‌از جهالت جهال شد به شرع حرامچو مه که از سبب منکران دین شد شقحلال گشته به فتوای عقل بر داناحرام گشته به احکام شرع بر احمقشراب را چه گنه زان که ابلهی نوشدزبان به هرزه گشاید، دهد ز دست ورقحلال بر عقلا و حرام بر جهالکه می‌محک بود وخیرو شر از او مشتقغلام آن می‌صافم کزو رخ خوبانبه یک دو جرعه برآرد هزار گونه عرقچو بوعلی می‌ناب ار خوری حکیمانبه حق حق که وجودت شود به حق ملحق
ناشناس
2016-01-08T13:05:55
آفرین بر ایرانیان که چنین بزرگانی در تاریخ دارند
محمود
2012-06-02T16:35:19
من نمی دونم این بدبخت باید چه جوری می نوشت دیگه که بگه بابا من می می خوام
فرزانه
2010-07-03T09:15:42
کم کن طمع از جهان و می زی خرسند---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
محمود
2011-03-27T08:49:07
منظور شعر کاملا واضح و بدون پرده است و شخصیت خیام هم در تمامی سروده هایش کاملا شفاف است.خیام شخصیت کاملا عقلانی و غیر مذهبی و غیر عرفانی دارد و تقریبا در تمام اشعارش به پایان زندگی همراه با مرگ اشاره میکند.لطفا مصادره به مطلوب نفرمایید.
مهران
2010-09-30T08:40:59
اما حکیم عمر خیام عارف نبوده بلکه دانشمند بوده است. در زمانی‌ هم که زندگی‌ میکرده کسی‌ از شعر‌هایش خبر نداشته است. منظور وی نه می عرفا و عشق وی هم به خدای موهومی نبوده است. منظور وی دقیقا همان چیزی است که شعر‌هایش می‌گوید. از خود چیزی بی‌ منطق نسازید. خیام اعتقادی به حیاتی‌ دیگر نداشته و تنها بما می‌گوید که فرصت را غنیمت شمرده از دو روز زندگی‌ استفاده کنید.
مجید
2010-08-25T15:17:02
می خوردن و مست شدن در نظر عرفا به همواره به معنی مستی و بیخبری از دنیا تلقی شده است و دلبر و جانان عارف نیز همیشه حضرت حق بوده و نهایت آرزوی عارف وصال دائم به اوست , اگر از جهان طمع بریدیم و در بند چون و چرایی زمانه گرفتار نشدیم و اگر بیخبر از دنیا به وصال دوست رسیدیم قطعا" به لطف خدا هم و غم روزگارمان نیز سپری خواهد شد , انشاءالله .
تمیم
2014-08-27T00:00:23
مجید جان دوست گرامی ، شاید گمان شما این باشد که در دید عرفا مستی و نوشیدن می بیخبری از دنیا است و دلبر و معشوقه هم معنای حضرت حق را میدهد اما باید یادمان باشد که شاعر هم انسان بوده و سرشار از احساسات و شهوات ، من فکر میکنم منظور شاعر مستقیماً " می " و "معشوقه " به معنی واقعی آن بوده است .
امین کیخا
2013-05-11T23:32:59
بیوس یعنی طمع و نابیوسان غیر منتظره
امین کیخا
2013-04-26T11:26:51
داستان یزدانشناخت (عرفان) و فقه در همه جا همانند نیست مثل نگارش و واژه شناسی که هر کلمه ریشه وستاک خود را دارد ولی ان کلمه ممکنست نگارش خطی خوبی نداشته باشد و توجه کمی به ان شود در خوشنویشی حالا موضوع یزدانشناخت ذات باری تعالی است خداوند گروگر و کندا و فقه تکالیف مومنان را برمی خواند البته کم نیستند کسانی که فقیه هستند و یزدانشناس اما این پیوند دروا و ضروری نیست و هر عارفی فقیه نیست و داستان فلسفه هم خود جداست حکیمان متالهه و عارف و فقیه و فیلسوف کم هستند و بارها نالیدهاند از هم ، گر نه که حلاج بر دار نمی رفت و قاضی حمادی حکم اعدام و مرگ ارزانی به او نمی داد و نیز خواجه ابو القاسم القشیری که خود مومن وعارف بوده بدحلاج نمیگفت و رابعه را گمراه نمی شمرد
ملیکا رضایی
2021-08-06T20:17:40.7764268
به نظر من اما او میگوید که از حال بهترین لذت را ببر ... گذشته را فراموش کن ...چون گذشته از خاطرات پر است و خاطرات خوب و بد باز غم میآورد چون گذشته است ...گذشته پر ازدرد است چون گذشته است ... و به آینده نیاندیش و فکر نکن ...چون آینده از اتفاقات گمنام پر است و این ترس میآورد ...و ترس غم ... و غم با ترس آمیخته میشود و اضطراب میآورد... پس حال، بهتر است  زمان حال بهتر است اگر به این دو فکر نکنی ... اما مگر میشود که فکر نکرد ! نمیشود ! هرچه هم بخود کار کنی تا این کنی نمیشود ...این جزئی از وجود آدمی ست و رهایی از وجود نمیشود ! غافل شدن از این دو عواقب بدی دارد ...ولی فکر کردن هم عواقب بد ... منظور خیام این نیست که فقط در حال باشم و آن دو را غافل ...او توصیه کرده که انصارا رعایت کنیم ...یعنی حد وسط باشیم ... . او به حیات دیگر اعتقاد داشته ...همین فرصت شمردن که در اشعارش هست نشان میدهد که به حیات دیگر هم اعتقاد داشته ؛حتی اگر هم نداشته باشد به این فکر میکرده که بهشت و جهنم هست ولی شاید در مکانی در آن دنیا و طبق حرفهایی که برخی میزنند نه ...
رضا رستمی
2021-10-28T12:10:05.660657
سلام دوستان برای من جای سوال دوستانی که مداوم در حال اثبات این موضوع هستند که خیام منظورش از می همان اصطلاح عامیانه ی مشروبات الکلی بوده به این موضع پی نمیبرند که کدامیک از دانشمندان بزرگ با مستی و یا خوردن بیش از حد مشروبات الکلی دانشمند شده است؟!آیا خوده شما اگر مداوم در حال نوشیدنِ می باشید میتوانید یک مسئله ی ساده ریاضی یا یک معادله ساده را حل کنید؟!پس قطعاً نمیتوان به یقین گفت که منظور  حکیم  از می ، مشروبات الکلی بوده است...
حبیب شاکر
2022-06-27T00:30:08.2326597
سلام بر یاران  کم تا نشود طمع نیاید شادی  شادی دهدت ز رنج و غم آزادی  آزاد زغم نباشی اندر بندی  در بند کجا و طمع آبادی؟! سپاس از همراهان
احمد نیکو
2022-07-27T12:52:30.520661
رباعی بدین متن هم صحیح می باشد: کم کن طمع جهان که باشی خرسند وز نیک و‌ بد زمانه بگسل پیوند خوشباش چنانکه هست این دورِ فلک هم بگذرد و نماند این دوری چند
کامران هیچ
2023-04-07T13:32:34.5604006
خیام می می‌نوشیده  اما معتاد می نبوده  فرق است بین این دو