گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خیام:گویند بهشت و حورعین خواهد بود آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود

❈۱❈
گویند بهشت و حورعین خواهد بود آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک چون عاقبت کار چنین خواهد بود

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارهٔ ۸۷

تصاویر

کامنت ها

Hamishe bidar
2015-10-07T09:02:16
برادر عزیز، به نظر حقیر شما گر فکر میکنید که خیام از می وا معشوق می معشوق زمینی را اشاره میکند، اشتباه است.
شاهو بن عبدالله
2015-06-10T22:33:48
الحمد لله،این سخن ناروایی است که او بر زبان می راند.الله متعال هدف آفرینش را عبادت ائ سبحانه وتعالی دانسته است، لذا مسلمانان در دنیا از نعمت ها و لذتهایی چون شراب و... محروم شده ایم و منع شرعی بر آنست چنانکه رسول الله علیه الصلاة والسلام می فرماید:الدنیا سجن المؤمن وجنة الکافر [مسلم: 2956 ترمذی: 2324]دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است!اگرچه در این دنیا از این لذتها محروم باشیم اما بجای آن لذتهای حلال و پاک زیادی وجود دارد که ما را از می و معشوق و... بی نیاز می گرداند و همچنین هر لذتی در آخرت خاص برای مؤمنان است، چنانکه الله عز وجل می فرماید:قُلْ مَنْ حَرَّ‌مَ زِینَةَ اللَّـهِ الَّتِی أَخْرَ‌جَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّ‌زْقِ ۚ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۗ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿32﴾ -اعراف-بگو: «چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده، و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟!» بگو: «اینها در زندگی دنیا، برای کسانی است که ایمان آورده‌اند؛ (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند؛ ولی) در قیامت، خالص (برای مؤمنان) خواهد بود.» این گونه آیات (خود) را برای کسانی که آگاهند، شرح می‌دهیم!جای بسی تعجب است که این چنین افرادی به قرآن طعنه می زنند و از این طریق زیرکانه می خواهند افراد ناآگه را بفریبند!(پس از استقرار بهشتیان در بهشت، و دوزخیان در دوزخ) بهشتیان دوزخیان را صدا می‌زنند که ما آنچه را پروردگارمان (توسّط پیغمبران) به ما وعده داده بود همه را حق یافته‌ایم (و به نعمت و کرامت خدای خود رسیده‌ایم)، آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافته‌اید (و به عقاب و عذاب خدا گرفتار آمده‌اید؟). می‌گویند: بلی! (همه را عین حقیقت دیده‌ایم و به عقاب هولناک و عذاب دردناکی دچار آمده‌ایم. دریغا و فسوسا! در این هنگام، میان بهشت و دوزخ) ندادهنده‌ای در میانشان ندا درمی‌دهد که نفرین خدا بر ستمگران باد!آن ستمگرانی که (مردمان را) از راه خدا باز می‌داشتند، و (بر راستای خداشناسی سدها و مانعها ایجاد می‌کردند، و در دلهای مردمان شکّها و گمانها می‌انداختند تا آنان را منحرف سازند و بدیشان) راه خدا را کج و نادرست نشان دهند، و آنانی که به آخرت کفر می‌ورزیدند (و به جهان دیگر ایمان نداشتند). [اعراف: 45-46]آری! لعن الله بر ستمکاران است!
ایمان
2016-08-15T12:42:33
به نظر من خیام تنها شاعری است که بدون حاشیه اصل مطلب را گفته.وآن را به خوبی درک کرده است. درپاسخ به کسانی که خیام را کافر می خوانند. این رباعی رانقل می کنم که به حکیم خیام نسبت می دهند اگر چه گمان نمی رود از او باشد ولی به هر حال رباعی زیبایی در جواب این سبک مغزان است. بااین دو سه نادان که چنین می دانند /از جهل که دانای جهان ایشانند/خرباش که این جماعت از فرط خری/هرکه نه خراست کافرش می خوانند شیخ ابو علی سینا نیز به همین درد مبتلا بوده واورا نیز مانند حکیم خیام کافر میخواندند که این رباعی نیز از قول آن فیلسوف یگانه نقل کرده اند کفر چو منی گزاف وآسان نبود /محکم تر از ایمان من ایمان نبود/در دهریکی چو من وآن هم کافر /پس در همه دهر یک مسلمان نبود
ناشناس
2016-01-02T00:19:53
زمینی بوده است. مثل خیلی از شعرای مدیحه سرا. سخت نگیرید. مهم اینست که زیبا گفته. گوشه به مفتیان متحجر زمانه بوده است.
فرهاد
2016-06-14T23:20:15
درود بر جناب شاهو بن عبدالله که سخن حکیم را درست دریافتند، اگرچه آن‌ را ناروا میدانند. از نظر بسیاری از جمله خودم ناروا نیست.
ناشناس
2012-09-24T15:45:43
گویند بهشت حور و عین خواهد بود
بهرام مشهور
2012-05-13T12:06:05
یک ورژن دیگر از این رباعی :گویند بهشت و حور عین خواهد بودوانجا می ناب و انگبین خواهد بودگر ما می و معشوق گزیدیم چه باکآخر نه به عاقبت همین خواهد بود
عابد
2012-10-19T03:56:34
خود خیام می‌گوید: بر شاخ امید اگر بری یافتمی/هم رشته خویش را سری یافتمیتا چند ز تنگنای زندان وجود/ای کاش سوی عدم دری یافتمی******ز آن می که حیات جاودانیست بخور/سرمایه لذت جوانی است بخورسوزنده چو آتش است لیکن غم را/سازنده چو آب زندگانی است بخور**********دریاب که از روح جدا خواهی رفت/در پرده اسرار فنا خواهی رفتمی نوش ندانی از کجا آمده‌ای/خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت******وقت سحر است خیز ای طرفه پسر/پر بادهٔ لعل کن بلورین ساغرکاین یکدم عاریت در این کنج فنا/بسیار بجویی و نیابی دیگر**********ای آمده از عالم روحانی تفت/حیران شده در پنج و چهار و شش و هفتمی نوش ندانی ز کجا آمده‌ای/خوش باش ندانی بکجا خواهی رفت***********این اشعار نشان میده که خود خیام،احتمالاً دچار شک و تردید زیاد بود و نظراتش پیوسته تغییر می کرد؛یعنی در بعضی مواقع امیدوار به جاودانگی بود و حقیقت وجودی و سر رشته هستی خود را یافته بود و سحر خیز بود و دعا و مناجات می کرد و بقیه را هم سفارش به این کار می کرد و می دانست که از عالم روحانی و ملکوت می باشد و در خیلی از مواقع هم با همه حتی خدا هم مشکل پیدا می کرد و حقیقت را متوجه نمی شد و سرگشته و حیران بود؛ و اما نقدِ تفکرِ مادی گرایان(پوچ گرایان):** اعتقاد به معاد و جاودانگی به انسان آرامش می بخشد، از فشارهائی که در طریق انجام مسئولیت ها بر او وارد می شود نه تنها رنج نمی برد که از آن استقبال می کند، همچون کوه در برابر حوادث می ایستد، در برابر بی عدالتی ها تسلیم نمی شود، و مطمئن است کوچک ترین عمل نیک و بد، پاداش و کیفر دارد، بعد از مرگ به جهانی وسیع تر که خالی از هر گونه ظلم و ستم است انتقال می یابد و از رحمت وسیع و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند می شود.**ناراحتی از مرگ یکی از علل پیدایش بدبینی فلسفی است . فلاسفه بدبین ، حیات و هستی را بی هدف و بیهوده و عاری از هر گونه حکمت تصور می‏کنند . این تصور ، آنان را دچار سرگشتگی و حیرت ساخته و احیانا فکر خودکشی را به آنها القاء کرده و می‏کند ، با خود می‏اندیشند اگر بنابر رفتن و مردن‏ است، نمی‏بایست می‏آمدیم ، حالا که بدون اختیار آمده‏ایم این اندازه لااقل از ما ساخته هست که نگذاریم این بیهودگی ادامه یابد ، پایان دادن به‏ بیهودگی خود عملی خردمندانه است (خودکشی(**نگرانی از مرگ زاییده میل به خلود و جاودانگی است ، و از آنجا که در نظامات طبیعت هیچ میلی گزاف و بیهوده نیست ، می‏توان این میل را دلیلی‏ بر بقاء بشر پس از مرگ دانست . این که ما از فکر نیست شدن رنج می‏بریم‏ خود دلیل است بر اینکه ما نیست نمی‏شویم . اگر ما مانند گلها و گیاهان ، زندگی موقت و محدود می‏داشتیم ، آرزوی خلود به صورت یک میل اصیل در ما بوجود نمی‏آمد . وجود عطش دلیل وجود آب است . وجود هر میل و استعداد اصیل دیگر هم دلیل وجود کمالی است که استعداد و میل به سوی آن متوجه‏ است .مولوی: پیل باید تا چو خسبد اوستان /خواب بیند خطه هندوستانخر نبیند هیچ هندستان به خواب /خر زهندستان نکرده است اغترابذکر هندستان کند پیل از طلب /پس مصور گردد آن ذکرش به شب**مرگ ، نسبی استاشکال مرگ از اینجا پیدا شده که آن را نیستی پنداشته‏اند و حال آنکه‏ مرگ برای انسان نیستی نیست ، تحول و تطور است ، غروب از یک نشئه و طلوع در نشئه دیگر است ، به تعبیر دیگر ، مرگ نیستی است ولی نه نیستی‏ مطلق بلکه نیستی نسبی ، یعنی نیستی در یک نشئه و هستی در نشئه دیگر .دنیا ، رحم جانطفل در رحم مادر به وسیله جفت‏ و از راه ناف ، تغذیه می‏کند ، ولی وقتی پا به این جهان گذاشت ، آن راه‏ مسدود می‏گردد و از طریق دهان و لوله هاضمه ، تغذیه می‏کند . در رحم ، ششها ساخته می‏شود اما بکار نمی‏افتد و زمانی که طفل به خارج رحم منتقل شود ، ششها مورد استفاده او قرار می‏گیرد.شگفت آور است که جنین تا در رحم است کوچک ترین استفاده‏ای از مجرای‏ تنفس و ریه‏ها نمی‏کند ، و اگر فرضا در آن وقت این دستگاه لحظه‏ای بکار افتد ، منجر به مرگ او می‏گردد ،استعدادهای روانی انسان ، بساطت و تجرد ، تقسیم ناپذیری و ثبات نسبی من انسان ، آرزوهای بی پایان ، اندیشه‏های وسیع و نامتناهی او ، همه ، ساز و برگهایی است که متناسب با یک زندگی وسیع تر و طویل و عریض تر و بلکه جاودانی و ابدی است . آنچه انسان را غریب و نامتجانس با این جهان فانی و خاکی می‏کند همین هاست . آنچه سبب شده که انسان در این جهان حالت نِیی داشته باشد که او را از نیستان بریده‏اند ، از نفیرش مرد و زن بنالند و همواره جویای سینه‏ای شرحه شرحه‏ از فراق باشد تا شرح درد اشتیاق را بازگو نماید همین است . آنچه سبب شده انسان خود را بلند نظر پادشاه سدره نشین بداند و جهان را نسبت به خود کنج محنت آباد بخواند و یا خود را طایر گلشن قدس و جهان را دامگه حادثه ببیند همین است.**دنیا ، مدرسه انساندنیا برای بشر نسبت به آخرت مرحله تهیه و تکمیل و آمادگی است . دنیا نسبت به آخرت نظیر دوره مدرسه و دانشگاه است برای یک جوان ، دنیا حقیقتا مدرسه و دار التربیه است.یعنی دنیا که تلفیق و ترکیبی از موت و حیات است آزمایشگاه نیکوکاری بشر است.باید توجه داشت که «آزمایش» خدا برای نمایان ساختن استعدادها و قابلیّتها است. نمایان ساختن یک استعداد همان رشد دادن و تکامل دادن آن است. این آزمایش برای پرده برداشتن از رازهای موجود نیست، بلکه برای فعلیّت دادن به استعدادهای نهفته چون راز است. در اینجا پرده برداشتن، به ایجاد کردن است. آزمایش الهی، صفات انسانی را از نهانگاه قوّه و استعداد به صفحه فعلیّت و کمال بیرون می‌آورد. آزمایش خدا تعیین وزن نیست، افزایش دادن وزن است.**اینکه برخی از افراد بشر حیات و زندگی را لغو می‌پندارند بدین جهت است که آرزوی جاوید ماندن دارند و این آرزو را غیر قابل تحقق می‌پندارند. اگر آرزو و میل به جاوید ماندن نبود، حیات و زندگی را لغو و بیهوده نمی‌دانستندانسان غیر مؤمن به حیات ابدی‏ میان ساختمان وجود خود از یک طرف و اندیشه و آرزوی خود از طرف دیگر ناهماهنگی می‏بیند ، با زبان سر می‏گوید : پایان هستی نیستی است و همه‏ راهها به فنا منتهی می‏شود پس حیات و زندگی لغو و بیهوده است ولی با زبان استعدادها که رساتر و جامع تر است می‏گوید : نیستی در کار نیست‏ ، راهی بی پایان در پیش است ، اگر زندگی من محدود بود با استعداد جاودان ماندن و آرزوی جاودان ماندن آفریده نمی‏شدم .
حسام
2010-07-01T12:08:53
خوشا به حال جناب خیام.روحش شاد.واقعا دیدگان انسان را در مقابل حقایق بینا میکند.
رضا
2010-06-28T11:33:52
شعر خیام مرا وادار به اندیشیدن میکند و شرمگین کسی است که مطالبی را که به او گفته میشود به راحتی قبول میکند، به شعر زیر از حکیم ریاضی دان توجه کنیدبر رهگذرم هزار جا دام نهی گویی که بگیرمت اگر گام نهییک ذره جهان ز حکم تو خالی نیست حکمم تو کنی و عاصیم نام نهی!
فرهاد
2008-05-25T10:59:00
خیام خوشکمغزان را با گفته های خودشان به سخره میگیرد :)
جبار سیاهپوش
2008-05-02T08:32:21
دلداده نفس شرمگین خواهد بودخائن همه جا خانه نشین خواهد بودگر ما ره راست برگزدیم چه باکهر حاجت ما روا یقین خواهد بود
ش.ا
2011-11-15T03:33:55
از زیباترین های خیام است . در روایتی دیکر میگوید :"آن جا می ناب و انگبین خواهد بود "
بزرگمهر وزیری
2013-12-15T09:44:46
ای کاش که جای آرمیدن بودییا این ره دور را رسیدن بودیکاش از پس صد هزار سال از دل خاکچون سبزه امید بر دمیدن بودی
تمیم
2014-08-27T00:04:50
سخن حق و به جای است که اندیشمند بزرگ بر زبان رانده
علیرضا
2013-05-04T01:12:46
واقعا زیباست و به تعبیر صادق هدایت همه مسایل ماورامرگ را با لحن تمسخر آمیز و مشکوک گویند و به حالت نقل قول مطرح میکند
آرش
2019-05-19T16:40:07
خیام له وضوح سخن گفته . چون با اعتقادات شما نمیخواند از خودتون براش تفسیر مبذارید و میگین منظورش اونی هست که دین شما میگه ! آخرت و این نهی از منکرها مثل می و حوری خرافات شماست به خیام نسبت ندهید . اگر در آن دنیا حوری و می میدهند پس چرا این دنیا استفاده نکنیم ؟
کیارش
2020-08-28T17:19:30
آقا سخت نگیرید...بسیاری از رباعی های خیام الهی هم هست...جمع آثار این شاعر بزرگ کفرنامه نیست که... روح توحیدی اشعار ایشون این رو ثابت میکنه...اما ما چهار تا شعر هم اینچنین داریمبه قول رهبری این ها منسوب به این شاعرن... این دلیل نمیشه که حتما متعلق به ایشون باشند
احمد نیکو
2020-09-06T17:53:10
رباعی بدین وزن صحیح است: گویند بهشت و حورعین خواهد بودوانجا می و حور و انگبین خواهد بودگر ما می و معشوق گزیدیم چه باکچون عاقبت کار چنین خواهد بود
کورش
2018-01-08T11:25:42
عابد عزیز:حیام دوگانه گو، مردد . دودل و پوچ گرا نیست. گرچه می گویند: "صادق هدایت به پیروی از حیام خودکشی کرذ." ولی چنین نیست. خیام اصرار به پی بردن به ارزش و بی همتایی زندکی دارد و ناکید به لذت بردن و ... دارد. تازگی هم اسقف های بزرگ اعلام کرده اند جهنم وجود ندارد/ مگر خدا بیمار است که ما را بیاورد تا خطا کنیم و عقوبت کند. یا چه نیازی به عبادت ما دارد.
Arash
2017-05-03T02:47:17
آقای شاهو جان بنده متاسفم برای نثل انسانهایی چون ما من نمیدونم چطور و از کجا این طرز تفکرات نشات میگیرد براستی که حکیمی چون خیام از بزرگترین متفکران قرن خویش و شاید حال باشد چرا ما باید فرضیات را بچسبیم و واقعیات را بیخیال شویم به قول خیام تنها فرد خوشحال بهشتی هست و افراد غمگین نمیتوانند بهشتی شوند (منظور از بهشت احتمالا خوشبختی)یک انسان غمگین نمیتواند به دیگران محبت کند واین ریشه تمام ناملایمات جهان هست
شهاب
2018-10-10T17:28:17
درود بر آن حکیم
دانش دوست .
2021-11-20T00:24:19.9123872
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان به نظرم رسید به چند نکته کلی برای بررسی اشعار حکیم خیام نیشابوری و ... اشاره کنم که باعث بشه بتونیم بهتر معنای این اشعار را درک کنیم: 1- قبل از قضاوت در مورد معنی اشعار، از هر گونه جهت گیری به هر سمتی خودداری کنیم. این یکی از ویژگی های روش علمی حل مسائل است. ما می خواهیم ببینیم که منظور شاعر از سرودن شعر چه بوده است نه اینکه از عقاید خودمان را به شاعر و شعرش نسبت دهیم و سعی کنیم به این وسیله از شعر برای تایید باور های خودمان استفاده کنیم. همیشه باید به خاطر داشت که هر نظری و باوری موافقان و مخالفانی دارد. لزوما همه با باور های ما موافق نیستند. این احتمال را که معنی اشعار خیام مخالف باور های ماست بپذیریم. 2- نسبت به شاعر دید کل نگر داشته باشیم. زندگی نامه، شرایط زمانی که شاعر در آن زندگی می کرده، ویژگی های اخلاقی که از او نقل شده، آثار دیگرش و ... را بررسی کنیم و بعد از است که می توانیم نظری بدهیم که به واقعیت نزدیک تر است. مثلا اگر روش تفکر یک شاعر را بدانیم، به راحتی می توانیم اشعار احتمالی که به او نسبت داده اند را تشخیص بدهیم. 3- به معانی کلمات دقت کنیم. در زبان فارسی مثل تمام زبان ها کلمات معانی مشخصی دارند. اگر می خواهیم بگوییم منظور شاعر از این کلمه چیزی جز معنای خود کلمه دارد، باید قرینه ای محکم از همان شعر یا جای دیگری بیاوریم. در غیر این صورت دلیلی وجود ندارد که شاعر از کلمه ای استفاده کند و منظورش معنایی دیگر باشد. 4- نظرات موافق و مخالف را مطالعه کنیم. تنها زمانی انسان می تواند درست قضاوت کند که استدلال دو طرف را بشنود و درباره آن فکر کند و گرنه هر که تنها به قاضی می رود، راضی برمی گردد.   در آخر از توجهتون متشکرم و امیدوارم به معنای واقعی اشعار حکیم خیام پی ببریم.
عبدالله
2022-05-19T14:48:52.025921
جواب: البته بهشت و حور عین خواهد بود پاداش اطاعت به از این خواهد بود امّا ز برای سرکش و ناباور آن آتش و قیر زهرگین خواهد بود 
حبیب شاکر
2022-06-29T23:26:18.4041936
سلام بر یاران همدل  گویند بهشت ،حور و ریحان دارد  با شیر و عسل ، میوه و غلمان دارد  بی دوست بهشت چون کویری خشک است  با دوست کویر لطف رضوان دارد  سپاس همراهان عزیز
احمد نیکو
2022-07-15T22:09:50.7815009
گویند که فردوس برین خواهد بود آنجا می ناب و حور عین خواهد بود پس ما می و معشوق به کف می داریم چون عاقبت کار همین خواهد بود رباعی شماره ۸۰۱ مولاناذ( دیوان شمس) 
کامران هیچ
2023-04-12T21:28:26.3777461
بنازمت استاد خیام      حق گفتی
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
2023-05-19T07:52:14.9181193
دوست عزیز عصبانی نشوید خیام تماما دارد با شما و دیگرانی که از رسیدن به یقین و گمراه دانستن دیگران در اوج عصبانیت هستند سخن می گوید. قومی متفکرند اندر ره دینقومی به گمان فتاده در راه یقین می ترسم از آن که بانگ آید روزیکای بی خبران راه نه آنست و نه این   می گوید این قدر به اعتقادات خود یقین نداشته باشید تا جایی که دیگران را بکشید یا خود را به کشتن بدهید. تمام مشکلات بشر در طول تاریخ از خود حق انگاری بوده است که دیگران و خودشان را تباه کرده اند نمونه های بسیار هم در زمان خودمان داریم   البته شما که ایرانی نیستید و خیام را درست نمی شناسید آقای شاهو ابن عبدالله