گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خیام:هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند ز اسرار که معلوم نشد

❈۱❈
هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز معلومم شد که هیچ معلوم نشد

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارهٔ ۹۳

تصاویر

کامنت ها

س ش
2015-07-22T03:48:00
مصرع آخر به این شکل بایستی می آمده باشد:معلوم شد آنکه هیچ معلوم نشد!
س ش
2015-07-22T03:49:15
معلوم شد آنکه هیچ معلوم نشد!
س ش
2015-07-22T03:56:06
Pliny فیلسوف سده 6 پیش از میلاد در یونان می گفت:" تبها یک چیز است که بشکل مطلق و معلوم در عالم وجود دارد و آن اینستکه هیچ چیزی مطلق نیست!"این دو بیتی که ظاهرآ متعلق به خیام نبوده همین طرز فکر را بیان می کند...
محمد تقی خالقی
2015-10-12T08:43:47
یعنی اینکه عقل انسانها توانائی درک حقایق عالم را ندارد گرچه در تمام عمر به صورت شبانه روزی هم زحمت بکشند و از علمای عصر وزمان خویش هم باشند باز هم چیزی از علم ندانسته اند.
amor
2016-07-02T18:21:25
پایان سفرم ز نه چنان دور پیداست اکنونباورم بدار ز راستی و هستی……..در این دیار نا خواسته سفر کرده خویش چنین شد که می توانست نتواند بشد که شد…….من بودن خویش را هر روز ز ره دیروز جدا کردم سفرم را در ره جدید هر روز دوباره دنبال کردم…………همه عمر در اندیشه جستن و پیدا کردن ره شدزه ابتدا ره ناشناخته بود و انگاه آشگار تر شد———————چه بی فایده بود راستی در این دیار هستیسفری بود پر ز عشق و مستی و هستی0 ————-حال که پایان سفرم ز نه چنان دور پیداست اکنونباورم بدار که هروز روز تازه ای بود ز دیروز…Amor…
سعید قبله مرکید
2013-03-31T15:00:49
مفهوم این رباعی بسیار نزدیک به یکی از آثار منتسب به ابن سینا می باشد:دل گرچه در این بادیه بسیار شتافتیک موی ندانست ولی موی شکافتاندر دل من هزارخورشید بتافتآخر به کمال ذره‌ای راه نیافت
نگین شکروی
2009-11-30T22:35:48
برخی این رباعی را منسوب به امام فخررازی می دانند
وحید
2010-07-22T15:32:50
فکر کنم که مصرع آخر به این صورت است: معلوم شدم که هیچ معلوم نشدالبته جایی نخواندم. فقط به این صورت شنیده ام.---پاسخ: با تشکر، تصحیح فروغی مطابق متن است، تغییری اعمال نشد.
امیرخان صبوری
2014-05-15T15:56:48
خیال شاعردرشعراست
کوراس
2020-04-12T03:51:50
با درود،این رباعی داره میگه هرگز از تلاش در علم محروم نشدم و اسرار کمی ماند که پاسخ انها اشکار شود. و خیام در سن 72،سالگی بوده و میگه 72 سال شبانه روز کنکاش کردم و در نهایت تازه فهمیدم که هیچ چیز نفهمبدم
احمد نیکو
2020-05-20T12:38:07
دررباعیات منسوب به خیام بخش دوم (پارسی ویکی) این رباعی به ابوعلی سینا نسبت داده شده است. در صورتیکه ابوعلی سینا در سن 57 سالگی در همدان از دنیا رفته است (فخر رازی هم در سن 62 سالگی در هرات از دنیا رفته است).در صورتیکه خیام در سن 83 سالگی در نیشابور از دنیا رفته است.
محسن
2020-10-15T14:29:10
روزتان شاد،سقراط فیلسوف یونانی هم جمله ای دارد به این شکل : می دانم که هیچ نمی دانم
افسردگان سرا
2017-07-08T04:07:05
سلطان فردانیتک"مطالب ذیل تنها یک تحلیل و فرضیه از این کمترین است":اگر سوالی را نصف و نیمه بپرسیم آیا می توان به پاسخ کاملی دست یافت !?البته خیرهنگامیکه سوال ناقص باشد می باید منتظر جوابی ناقص و یا حجم زمان کاملی برای تفهمیم سوال و سپس پاسخ مورد نظر بودمثال؛کجاست !?!!?کتاب کجاست !?!!?کتاب فارسی من کجاست ?!
مهرداد پارسا
2018-12-10T10:26:11
برای زیبایی وزنی بهتر است که مصرع آخر این گونه باشد:معلوم شدم که هیچ معلوم نشدخود شاعر هم اگر فرصت اصلاح پیدا می کرد بی شک همین کار را می کرد. البته در بیشتر موارد شعر در اثر گردش در زبان عامه مردم تغییر شکل ممکن است بدهد، و خود شاعر آن را درست بیان کرده باشد.
کابِر
2021-09-24T22:48:53.3024435
خیام رو که زیاد مرور کنیم متوجه میشیم کدام رباعی مال خودش نیست...لهجه ش رو میشناسه آدم...مثل شاهنامه که بعد از اتمامش به ملحقات میرسیم متوجه میشیم احتمالاً ملحقات قلم فردوسی نیست
مازیار پارسا
2021-11-05T22:37:02.331018
خوانش و دکلمه رباعیات خیام با صدای بسیار زیبای کیکاووس یاکیده در ویدئوی یوتیوب زیر: پیوند به وبگاه بیرونی
حبیب شاکر
2022-07-14T22:24:21.2777598
باسلام  مصرع دوم با مصرع چهارم در تضاد است و نا متناسب.
حبیب شاکر
2022-07-16T23:51:23.1063818
سلام بر همراهان گل  اقطار جهان به وسع خود گردیدم   با سمع و بصر دیدم و بشنیدم  با صد یل ملک معرفت چرخیدم بر وسعت نادانی خود خندیدم سپاس از یاران    
احمد نیکو
2022-07-27T13:00:40.2849667
کس را پس پرده قضا راه نشد وز سرّ قدر هیچ کس آگاه نشد هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز معلوم نگشت و قصّه کوتاه نشد