گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خیام:* تا چند زنم به روی دریاها خشت، بیزار شدم ز بت‌پرستان و کُنِشْت؛

❈۱❈
* تا چند زنم به روی دریاها خشت، بیزار شدم ز بت‌پرستان و کُنِشْت؛
خیام که گفت دوزخی خواهد بود؟ که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟

فایل صوتی ترانه‌های خیام (صادق هدایت) رباعی ۶

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

اردشیر
2014-01-05T22:23:19
با سلامهمانگونه که بر همگان اشکار است بت پرست کسی است که بت پرستی را از روی عادت و به دلیل ترس و وحشتی که به صورت موروتی به او ارت رسیده انجام می دهد بت پرست هیچگاه از روی خلوص نیت و از زرفای دل باوری به بت پرستی ندارد به دلیل القا اوهامی که از گذشتگانش به وی رسیده اعمال نکوهیده خود را انجام می دهد و اعتقاد قلبی به گفتار و رفتار خویش ندارد و تنها از روی ترس , عادت و منفعت این چنین به خرافه پرستی ( بت پرستی ) خویش ادامه می دهند در حالی که عارفان واقعی که دل را در گرو پروردگار عالم گذارده اند و نیز پارسایان و زاهدان واقعی نه ترسی از دوزخ دارند و نه اشتیاقی برای بهشت و پروردگار بی همتا و یکتا در دنیا را با تمام وجود دوست دارند و به او عشق می ورزند این گروه بر این اعتقاد می باشند هر عمل خوبی در جهت نیل به خشنودی و رضایت پروردگار عاملی جهت رسیدن ایشان به ارامش است به عبارت دیگر رضایت خویش را تنها زمانی احساس می کنند که عقلشان حکم به خشنودی پروردگار جهان داده باشد و رضایت پروردگار برای انها اهمیت دارد نه بهشت و دوزخ به نظر خیام نیز چنین می اندیشیده است همانا از جلوه گاه تمامی سالکاه راه عرفان و حق نیز رضایت پروردگار بر هر چیز در درجه نخست قرار دارد اینان از هیچ چیز به اندازه نارضایتی خداوند بزرگ در هراس نبوده و از هیچ چیز به اندازه رضایت پروردگار جهان مشعوف و خرسند نخواهند شد این مهم میسر نخواهد شد مگر تحصیل علم و معرفت و دانش به عبارتی خشت بر روی دریاها نتوان زد مگر پس از ایجاد بسترهای مناسب
علیرضا
2014-10-16T19:03:17
دوستان من نمیدونم چرا رباعی ها ی جناب خیام و سرآغاز جناب مولوی رو میخونم مو های تنم سیخ میشه. چه شوری دارد این اشعار چه بویی دارد. این اشعار روح زجانم برده این اشعار بصیرت داد ه است این اشعار
Javad
2019-12-14T00:56:35
بسیار واضح است خیام هیچ باوری به خدایان سامی نداشته و پرستش خدا فقط از روی ناآگاهی نسبت به جهان و پیرامون آدمی رو با بت پرستی یک سو میداند الباقی مطب هم که گویا استو البته باید به خیام شک گرا آفرین گفت
محمد
2020-04-15T00:28:38
آقای اردشیر این متن طولانی شما به علاوه ی محتوای آن اثبات کننده ی خزعبل بودن آن است.خیام یک خداناباور شک گرا نهیلیسم و جبرگرا است و هیچ ارتباطی هم به دین و مذهب شما ندارد.اگر دنبال اشعار مذهبی هستی بفرما کتاب اشعار مداحی بخوان و لطف بفرما دخالت در ادبیات کهن ایران بخصوص جناب خیام بزرگ نکن.
رهگذر
2019-03-09T22:25:34
خیام تلاش خود را برای باور رساندن دیگران به حقایق هستی جنان سخت و غیر ممکن بیان میکند به خشت زدن به روی دریا ها مثال میزند چرا که بت پرستان و آتشکده ها راحت تر باور های خرافی خود را به دیگران القا میکردند...در این کشو واکش و بحث و جنگ درونی که خیام یا با خود داشته یا در هر صورت رنجش خاطری این قضیه برایش بوده ....خودش را از دید بت پرستان و مریدان آتشکده ها ...دوزخی انگار میکند و به آنها وعده و شرطی میکند که عاقبت معلوم خواهد شد راه که درست است ..چکسی دوزخی خواهد شد چه کسی بهشتی ....و باز هم چیستانی دیگر برای اهل حقیقت و طریقت اینگونه مطرح کرده که به شدت در تفکر فرو روند که تمام تلاش خیام یکسره القای فرهنگ و دیدگاه خود به هستی و خلقت بوده است ...از این رباعی اینگونه بر میآید که سخنان خیام را در زمان خودش بندرت کسی درک میکرده که اینجور برآشفته کلمات را کنار هم چیده ....البته کمتر احساس رنجش و عصبانیت را در اشعار خیام میتوان دید
رهگذر
2019-03-09T22:27:51
خیلی ساده و راحت خیام با بترستان و مریدان آتشکده های دوران خود اتمام حجت کرده ....
بهزاد علوی (باب)
2020-07-08T17:28:19
کُنِشْت واژه پاسی کست و اینجا به صورت نامناسب و امکانا اشتباه قید شده ( با صدایO)کنشت ( kenesht ) ننام معبد و جایگاه پرستش یهودیان است که واژه عبری است. همگون با بهشت خوانده میشود که در مصرع دیگر آمدهحافظ هم آنرا به همین صورت درست آورده:عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت ...همه س طالب یارند چه هشیار و جه مستهمه جا خانه عشق است چهه مسجد چه کنشت ( kenesht)
بهزاد علوی (باب)
2020-07-08T17:50:56
کُنِشْت ( با O) اشتباه نوشته شده. واژه ای پارسی استکنشت (kenesht) که همگون با بهشت است واژه ای عبزی است یعنی معبد و پرستشگاه یهودیانحاة گفته:غیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت ...همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست همه جا حانه عشق است چه مسجد چه کنشتکنشت سرشت نوشت بهشت
مهران
2018-12-25T00:04:48
علاقه ی عجیب آقای اردشیر را نمی‌فهمم که چرا در کتابی که صادق هدایت در آن هرگونه تفکر صوفی گرایانه را از خیام تبرئه می‌کند ایشان اصرار می‌ورزند تا اشعار را به خدا و بهشت و دوزخ پیوند دهندشما نه نوشته ی صادق را متوجه شدید نه درک درستی از خیام دارید ولی با اعتماد به نفس درباره ی تمام رباعیات ایشان نظر خود را می‌نویسید که ممکن است عده ای را به گمراهی بکشاند
آپولون
2022-07-22T16:46:25.663397
خیام خودش زمانی پیرو همین دین و مسلک بوده و با گذشت زمان پی به بیهودگی و خرافات اون برده که تعبیر به خشت روی آب می کنه و حاصل بیزاری و انکار همه بحث و جدل های مذهبی و اعتقادی میشه چون پایه فکری و علمی ندارند کسی که با تفکر به اونها نگاه کنه به جایی نمی رسه که عقل تأییدش کنه در نتیجه از دید اونها خیام از دایره خارجه و یه دوزخی میشه اما از دیدی دیگه نه
سعید کف
2023-02-10T23:48:38.1646332
بت‌پرستی بنظر شما از روی خلوص نیت نیست و بت‌پرست از ترس و عادت بت میپرستد. او خرافه پرستی است که آنرا از گذشتگان خود به ارث برده. این توضیح شما فقط در مورد بت پرستان صدق نمی‌کند بلکه در مورد تمام ادیان و باورها صدق می‌کند. این خرد انسانهاست که مرکزیت دارد نه باور آنها زیرا انسانهای باخرد باورهای دیگران را باطل نمیشمارند و ممکن است باور خود را نیز با کسب دانش بیشتر تغییر دهند. انسان بیخرد یک باور را از گذشتگان خود گرفته و آن را بدون تفکر و بدون توجه به گذشت و تغییر زمان می‌پذیرد. شما در کدام آیین و مذهب انعطاف پذیری و نوآوری میبینید؟ این تفکر شما باعث تاسف است.
رضا از کرمان
2023-02-11T00:55:47.0803578
سلام جناب رهگذر عزیز  با نظر به معنی مصرع سوم وچهارم وبا نیم نگاهی به سایر رباعیات واندیشه وطرز تفکر سراینده ، حکیم عمر‌خیام چه دراین رباعی وچه در سایر رباعیات بارها منکر وجود بهشت وجهنم به صورتی که در باور عموم در اثر القایات هر نوع باور دینی حتی بت پرستی شکل گرفته وتثبیت شده است گردیده  وبنظر حقیر برداشت حضرتعالی که برای دیگر اندیشان وپیروان سایر باورها وعقاید بقول شما وعده وشرطی را لحاظ کرده که ببینیم آخر که به بهشت یا دوزخ خواهد رفت صحیح نیست. ودر مصرع سوم تاکید به نبود دوزخ داردودرج علامت سوال در پایان مصرع سوم باعث این شبه گردیده است ودر مصرع پایانی هم اشاره میکنه که کسی پس از مرگ بر نگشته که ببینیم آیا اعتقاد دین باوران درسته یا خیر. ضمن اینکه در نوشتار جناب اردشیر هم این گفته که پیروان هر دین وآیین حتی بت پرستان صرفا از روی عادت وبه علت موروثی بودن مطلب به آن آیین معتقدند جای بحث ومناقشه وجود دارد واگر چنین بود در طول تاریخ بشریت لااقل شاهد منازعات وجنگهای دینی ومذهبی نبودیم.  شاد وسرافراز باشید.