کمال خجندی:ای مه رخسار تو مطلع صبح یقین غاشیه کبریات شهپر روح الامین
❈۱❈
ای مه رخسار تو مطلع صبح یقین
غاشیه کبریات شهپر روح الامین
آینه دار رخت عارض ماه تمام
تکیه گه منبرت پایه چرخ برین
❈۲❈
سایه قد تو دید در چمن دلبری
کز سر خجلت بماند سرو سهی بر زمین
از گل رخسار تست لاله سیراب را
قطره آبی که هست بر جگر آتشین
❈۳❈
خط جبین تو بود آنکه شدست آشکار
بر ورق کاینات نقش رسول الامین
آدم خاکی که بود پیش رو انبیا
داغ قبول تو داشت بر سر لوح جبین
❈۴❈
شحنه حکم تو را تیر قضا در کمان
بازوی امر تو را تیغ ظفر در کمین
زیر رکاب تواند شاهسواران ملک
غاشیه داران تو کارگزاران دین
❈۵❈
خاتم اقبال تست آنکه به مهر قبول
خشک و تر کاینات داشت بزیر نگین
بی تو کجا پی برد در حرم کبریا
صوفی پرهیزگار زاهد خلوت نشین
❈۶❈
خاک کف پای تست دامن آخر زمان
دست تو زان برفشاند بر دو جهان آستین
مدعیان نشنوند نعت کمال ترا
لایق هر گوش نیست دانه دُر ثمین
❈۷❈
سبحه کروبیان ورد ثنای تو باد
تا که صبح نشور بر تو کنند آفرین
کامنت ها