کمال خجندی:اگر او یاد من دلخسته کردی دل آه و ناله را آهسته کردی
❈۱❈
اگر او یاد من دلخسته کردی
دل آه و ناله را آهسته کردی
نیامد بر سرم چون حیف میرفت
که پای نازک از من خسته کردی
❈۲❈
به محراب ار بدیدی زاهة آن روی
دعای ابرویش پیوسته کردی
کجا پروانه با شمعی نشستی
حذر گرز آتش ننشسته کردی
❈۳❈
کجا پیش خطش مور سلیمان
که خدمت بامیان بسته کردی
چو بخشش با نبات افتادی و قند
الب او کوزهها را دسته کردی
❈۴❈
کمال آن پسته لب گر خواستی نقل
شکرها در دهان بسته کردی
کامنت ها