کمال خجندی:گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی از تیغ نترسی و ز کشتن نهراسی
❈۱❈
گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی
از تیغ نترسی و ز کشتن نهراسی
ای دل همه رفتند ز دلبر به شکایت
صد شکر کزین درد تو در شکر و سپاسی
❈۲❈
به نیست به اندازه روی تو که در حسن
افزونی از اندازه و بیرون ز لباسی
آزرده چه سازی به لباس آن تن نازک
جانی تو سراپای چه محتاج لباسی
❈۳❈
درویش نرا جای پر از اطلس چرخ است
خوش باش دو سه روز که در زیر پلاسی
ای شه سر کاوس اگرت کاس شرابست
یاد آرز دوری که تواش جامی و کاسی
❈۴❈
دستی نتوان برد کمال از فلک و مهر
مادام که بازیچه این مهره و طاسی
کامنت ها