کمال خجندی:مپوشان روی خود ای شوخ خود رای تو چشمی چشم بر عشاق بگشای
❈۱❈
مپوشان روی خود ای شوخ خود رای
تو چشمی چشم بر عشاق بگشای
ستم تا کی کتنی فرمانیم جور
کرم فرما دگر اینها مفرمای
❈۲❈
از دست ما کجا بگریزد آن زلف
که طاوسیست چندین رشته بر پای
تو ماهی دیده و دل منزل تست
دلت هر جا فرود آید فرود آی
❈۳❈
دل ویرانه مأوای تو کردیم
چو در مأوا نباشی وای ماوای
روم گفتی و سایم رخ بر آن در
اگر آسودگی خواهی میاسای
❈۴❈
کمال آن استان کردی تمنا
بهشت عدن بادت مسکن و جای
کامنت ها