کمال خجندی:ایها العطشان فی الوادی الهوا جوی جویبان جانب دریا بیا
❈۱❈
ایها العطشان فی الوادی الهوا
جوی جویبان جانب دریا بیا
آب را پیش لب هر تشنه ای
مالت الاکواب قل قل قولنا
❈۲❈
از سقاهم ربهم ابریقهاست
ما به لب پیش لب ما و شما
گریه تا چند از عطش ای نور چشم
پیش چشمت آب چشمی برگشا
❈۳❈
لو وجدت الخضر عینا فانتبه
کیف یحیی النون فی عین البقا
از نسیت الحوت اگر یادیت هست
همچو آن ماهی بخضری آشنا
❈۴❈
گر طلبکاری مشو دور از کمال
لم تجد بعدی ولیا مرشدا
کامنت ها