کمال خجندی:خطت سبز و لبت مشک و گلاب است دهانت ذره رویت آفتاب است
❈۱❈
خطت سبز و لبت مشک و گلاب است
دهانت ذره رویت آفتاب است
تو گنج حسن و بس خانه دل
که از شوق چنین گنجی خراب است
❈۲❈
دل من بی به روی تو سوزان
چو کتان از وجود ماهتاب است
شبی کان آستان بالین من نیست
چه جای بستر و چه جای خواب است
❈۳❈
برو ناصح مترسان از عذابم
که دیدار تو ما را خود عذاب است
بحمد الله ندارم دامن تر
اگر بر خرقهام داغ شراب است
❈۴❈
کمال آن خاک در از گریه تر ساز
که در باران امید فتح آب است
کامنت ها