گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است آری این گریه و سوز من و شمع از جایی است

❈۱❈
در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است آری این گریه و سوز من و شمع از جایی است
همچو شمع همه تن آنش سودای مهی است همچو صبحم همه جان مهر جهان‌آرایی است
❈۲❈
گر به مأوا نرسد این دل من مجموعم که سر زلف پریشان تو خوش مأوایی است
ابرویت گوشه نشین گشت ولی فایده چیست که به هر جانبی از فقه او غوغایی است
❈۳❈
چشم ما را بگذاری به لب دجله روی دجله رودی است ولی دیده ما دریایی است
راز هم با لب خود گوی که خوش همنفسی ست عشق با قامت خود باز که خوش بالایی است
❈۴❈
در غم روی تو چون موی تو آشفته کمال عمر بر باد دهی دل سیهی کج رایی است

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها