گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:دل به از وصل رخت در جان تمنایی نیافت دیده از دیدار تو خوشتر تماشایی نیافت

❈۱❈
دل به از وصل رخت در جان تمنایی نیافت دیده از دیدار تو خوشتر تماشایی نیافت
عقل در دور رخت چندان که هر جا کرد گشت چون سر زلفت سری خالی ز سودایی نیافت
❈۲❈
چون زمان وصل رویت بود نازک فرصتی هیچ عاشق فرصت بوسیدن پایی نیافت
همچو نرگس مست عشق از صد قدح سرخوش نشد تا سر خود زیر پای سرو بالایی نیافت
❈۳❈
با خیالش آشنا شد دیدهٔ گریان و گفت همچو این گوهر کسی در هیچ دریایی نیافت
دل چه داند زین میان چون از دهانش پی نبرد کی کند فهم دقایق چون معمایی نیافت
❈۴❈
یافت جانی خوشتر از جنت در او را کمال لیکن از بسیاری بر خویش را جانی نیافت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۴۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها