گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:جهانی پر ز مقصود است راهی روشن و پیدا دریغا تشنه لب خواهیم مردن بر لب دریا

❈۱❈
جهانی پر ز مقصود است راهی روشن و پیدا دریغا تشنه لب خواهیم مردن بر لب دریا
کسی مز طلعت خورشید جز گرمی نمی بیند دلا معذور می دارش که دارد چشم نابینا
❈۲❈
به بوی وصل او می خور غم هجران که خوش باشد کشیدن زحمت خارا برای راحت خرما
جناب عشق بسی عالی است موسی همتی باید که نتوان بر چنان طوری شدن بی همت والا
❈۳❈
چون با خود همسفر باشی در این ره بارها افتی که بارت آبگینه است و رهت پر خار و پر خارا
گرت دانستن علم حروفست آرزو صوفی نخست افعال نیکو کن چه سود از خواندن اسما
❈۴❈
ز چشم و زلف او عاشق کجا باید حضور دل که در هر گوشه ای فتنه است و در هر حلقه ای غوغا
ز خورشید جمال او شب زنده دلان روشن به دور قد او بگرفت کار عاشقان بالا
❈۵❈
مگر اصحاب دل رفتند و شهر عشق شد خالی جهان پر شمس تبریزست مردی کو چو مولانا
به کنج ایمنی نتوان نشست از چشم و زلف وی که در هر جانبی شور است و در خانه ای یغما
❈۶❈
بنا اهل ارنشان دادی کمال از خاک درگاهش کشیدی کحل بینایی ولی در دیده اعما

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

اختر حسین
2021-04-20T18:34:45
مگو ارباب دل رفتند و شهر عشق شد خالی. جهان پر شمس تبریز است کو شخصی چو مولانا. در کتاب هدایت العرفان مصنف میان محمد عمر جان قندهاری 1359
مسعود ناظم زاده سیروس
2022-09-12T00:09:41.6945379
مگو اصحاب دل رفتند و شهر عشق شد خالی. مگو صحیح است.