کمال خجندی:عاشقم بر تو ز عاشق کشتنت دوست کئی تا دوست تر دارم منت
❈۱❈
عاشقم بر تو ز عاشق کشتنت
دوست کئی تا دوست تر دارم منت
سر طلب از من که آرم در نظر
بر سر آن هم در چشم روشنت
❈۲❈
گر دهی خون شکاری غمزه را
من شکار غمزة صید افکنت
ماه دزدی می کند خویی ز تو
زآن در آبد هر شبی از روزنت
❈۳❈
دیده ای داریم بر روی نو پاک
باکتر از دید ما دامنت
آستین گر ساعدت پوشد ز ما
خون ما در گردن پیراهنت
❈۴❈
میرود زلف تو در خون کمال
خون ناحق میکند در گردنت
کامنت ها