گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:چشمت به غمزه کشن من بیگناه را خود زلف را چه گویم و خال سیاه را

❈۱❈
چشمت به غمزه کشن من بیگناه را خود زلف را چه گویم و خال سیاه را
با آه و روی زرد ز خالت شدیم دور باد آمد و ز دانه جدا کرد کاه را
❈۲❈
مردم ز مه حساب گرفتند سالها نگرفت در حساب جمال تو ماه را
جوهر که قیمتی است کشندش به احتیاط من هم به دیده می کشم آن خاک راه را
❈۳❈
از همت گدای تو باشد فرو هنوز بی عرش اگر کشند شهان بارگاه را
سلطان حسن گو سوی دلها نظر گمار ملک آن اوست کو بنوازد سپاه را
❈۴❈
نام کمال خواجه که درویش خوانده ای درویش خوانده ای به غلط پادشاه را

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها