گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:عمریست که با او دل مسکین نگران است ما در غم و او شادی جان دگران است

❈۱❈
عمریست که با او دل مسکین نگران است ما در غم و او شادی جان دگران است
ای باد مبر خاک کف پاش به هر سو کان روشنی دیده صاحب نظران است
❈۲❈
تا بلبل و گل بافته بویت به گلستان این نعره زنان از غم و آن جامه دران است
گر بر دل مجروح رسد نیر نو سهل است این هم گذرد چون همه چیزی گذران است
❈۳❈
دات نتوان گفت که بر سینه عذاب است بارت نتوان گفته که بر دیده گران است
هم عمر به آخر شده و هم بسته به پایان این راه مطلب را به کنار ونه کران است
❈۴❈
گر ریختن خون کمال است مرادت ما نیز بر آنیم که تیغ تو بران است

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها