گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:غارت چشم تو ما را مفلس و بیچاره ساخت مؤمنانرا کافری از خان و مان آواره ساخت

❈۱❈
غارت چشم تو ما را مفلس و بیچاره ساخت مؤمنانرا کافری از خان و مان آواره ساخت
از لب شیرین تراش بوس کردی کوه کن گر توانستی دل بی رحم او را چاره ساخت
❈۲❈
هر چه خورد آن نوش لب خون دل فرهاد بود حوض شیرش چون زچشم خون فشان فراره ساخت
واعظ گریان چه می سازند مردم منبرت طفلی و در گریه می باید ترا گهواره ساخت
❈۳❈
صوفیان را زد به محراب آتش و پشمینه سوخت آنکه آن طاق دو ابروبست و آن رخساره ساخت
از تماشای تو بی معنی است منع عاشقان چون مصور صورت خوب از پی نظاره ساخت
❈۴❈
شد حمایل بکشی در گردنش دست کمال آن حمایل را ز غیرت خواستم سی پاره ساخت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها