گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت دل شهل گرفت آن همه چون بر سپر انداخت

❈۱❈
هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت دل شهل گرفت آن همه چون بر سپر انداخت
دلخته نشد عاشق از آن نیر و نیازرد دلخته از آن شد که به روز دگر انداخت
❈۲❈
زآن نیر که انداخت کسی دور به دعوی ما را ز خود آن شوخ از آن دورتر انداخت
باز آمد و بر نیر دگر چشم دگر دوخت هر صید که آن غمزه به تیر نظر انداخت
❈۳❈
تا مرغ چرا بست پر خویش بر آن تیر مرغ دلم از حسرت آن بال و پر انداخت
عاشق به دو صد زخم چو قانع نشد از یار یک نیر چه باشد سوی باران اگر انداخت
❈۴❈
نبرت به دل ریش کمال آمد و گم شد خواهی که شود بافته باید دگر انداخت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۷۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها