گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:هرگز به درد دوست دل ما ز جا نرفت رنجور عشق او سوی دارالشفا نرفت

❈۱❈
هرگز به درد دوست دل ما ز جا نرفت رنجور عشق او سوی دارالشفا نرفت
بیمار چشم و خسته آن غمزه بر زبان نام ثفا تبرد و به فکر دوا نرفت
❈۲❈
بر جان ز غمزهای نو بیش از هزار تیر آید صد آفرین که خدنگی خطا نرفت
در صیدگاه چشم تو از حلقه های زلف مرغی ندیده ام که به دام بلا نرفت
❈۳❈
از سالکان راه نو کی یی سرشک و آه نهاد پا بر آب و به روی هوا نرفت
آنرا که پای بود نداد این طلب ز دست وآنکسی که چشم داشت در این راه به پا نرفت
❈۴❈
زین آستان نبرد پناهی به کی کمال درویش کوی تو به در پادشا نرفت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها