کمال خجندی:دل چو رفت از دست گو دلبر بیا گو انیس جان غم پرور بیا
❈۱❈
دل چو رفت از دست گو دلبر بیا
گو انیس جان غم پرور بیا
بی بر چشمم جهان تاریک شد
تا ببینم ای بلند اختر بیا
❈۲❈
ما چو از یاد رخت در جنتیم
سوی ما ای چشمه کوثر بیا
بارها می آمدی چون مه ز بام
کوری حاسد شبی از در بیا
❈۳❈
دست خشک ای دلبر جانان مرو
هیچت ار نبود به چشم تر بیا
گر ز راه مسکنت در کوی دوست
در نگنجی از ره دیگر بیا
❈۴❈
با کمال آن سیمبر بنگر چه گفت
زر نداری سوی ما کمتر بیا
کامنت ها