کمال خجندی:از کوی دوست دوش نسیمی به من رسید کر لطف او رمیده روانم به من رسید
❈۱❈
از کوی دوست دوش نسیمی به من رسید
کر لطف او رمیده روانم به من رسید
جانم فدای باد که از یک نسیم او
صد روح راحتم به دل ممتحن رسید
❈۲❈
یعقوب روشنی ز قدوم عزیز بافت
با خود ز مصر رابحة پیرهن رسید
جانها دم از روایح رحمان همی زنند
آری مگر پیام اویس از قرن رسید
❈۳❈
گوشی چه کرده ام ز نکوئی که در عوض
کآنچ از خدای خواسته بودم به من رسید
که بی سهیل کشیدیم در یمن
سهل است چون سهیل دگر با بمن رسید
❈۴❈
بودیم نا امید به یکبارگی ز جان
ناگه امید ادنسب عناالحزن رسید
خورشید ذره پرور و جمشید مهر فر
ماه ستاره لشکر و شاه ختن رسید
❈۵❈
دم در کشیده بود کمال از سخن کنون
درج سخن گشاده که وقت سخن رسید
کامنت ها