گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:دل و جان تا رهند از بند بگشا زلف مشکین را به پایت میفتد آخر رها کن یک دو مسکین را

❈۱❈
دل و جان تا رهند از بند بگشا زلف مشکین را به پایت میفتد آخر رها کن یک دو مسکین را
ز چندان تیر کز شوخی ز مژگان بر تراشیدی یکی بر جان من افکن چه خواهی کرد چندین را
❈۲❈
سر زلف ترا در چین بدین صورت رخ نگین چرا پر می کشد چندین مصور صورت چین را
ز زحمت هایخود شرمنده آن استانم من که از بیمار دردسر بود پیوسته بالین را
❈۳❈
به تسخیر خیال آن پری پیکر شب هجران دو چشم در فشان من فرو ریزند پروین را
میان گریه های تلخ در دل نگذرانیمش که نتوان بگذرانیدن به تلخی جان شیرین را
❈۴❈
کمال از هر مژه اشکت مگر همرنگ سلمان شد که از اشعار مردم برد معنی های رنگین را

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها