گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند غمزهٔ تو خواری و زلف تو باری می‌کند

❈۱❈
بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند غمزهٔ تو خواری و زلف تو باری می‌کند
در ملاک عاشق بیچاره چشم و زلف تو این یکی بی‌صبری و آن بی‌قراری می‌کند
❈۲❈
اگر نماید خوبرو جور و کند صد دشمنی مهربانی می‌نماید دوستداری می‌کند
عاشق دیدار را دیدار آرد در خروش عندلیب از شوق گل فریاد و زاری می‌کند
❈۳❈
خاک را هم من به من گر بگذری آن لطف تست آب را بر خاک لطف خویش جاری می‌کند
چون ز پیشم می‌روی جان می‌سپارم من به غم هر کرا شد عمر لابد جان‌سپاری می‌کند
❈۴❈
گرچه بود اول گدای شهر ما اکنون کمال تا به آن به کرد پاری شهریاری می‌کند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها