گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:بیزارم از آن دل که در درد نباشد هر دل که بترسد ز بلا مرد نباشد

❈۱❈
بیزارم از آن دل که در درد نباشد هر دل که بترسد ز بلا مرد نباشد
باران مرا درد من بی سرو پا نیست دشمن به از آن دوست که همدرد نباشد
❈۲❈
گر هست غباری ز دلت پاک فرو شوی کأنینه همان به که بر او گرد نباشد
قدر می و معشوق و خرابات چه داند آنکس که چو من میکده پرورد نباشد
❈۳❈
جنت نروم نا رخ زیباش نبینم فردوس چکار آید اگر ورد نباشد
چون شمع هر آنکس که بود سوخته عشق بی دیدهٔ گریان و رخ زرد نباشد
❈۴❈
دلگرمی مستان ز غزلهای کمال است آری نفس سوختگان سرد نباشد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها