گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:بی لبت در جگر تشنه لبان آب نماند بی سر زلف تو در رشنه جانه ناب نماند

❈۱❈
بی لبت در جگر تشنه لبان آب نماند بی سر زلف تو در رشنه جانه ناب نماند
تا شمال رخت افتاد بخاطر ما را به دو چشم نو که در دید: ما خواب نماند
❈۲❈
بر سر زلف تو بگذشت شبی باد وزان گرهی باز شد و رونق مهتاب نماند
در چمن باد صبا بوی تو آورد ز شرم رنگ در روی گل و لاله سیراب نماند
❈۳❈
دولت وصل تو رفت از سر و شة عیش حرام کامرانی نتوان کرد چو اسباب نماند
محتسب گو در مسجد بگل امروز برار که ز ابروی تو ما را سر محراب نماند
❈۴❈
گو ببندید در میکده بر روی کمال کش ز سودای لبته ذوق می ناب نماند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها