گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:تا رخت روشنی دیده نشد دیده را روشنی دیده نشد

❈۱❈
تا رخت روشنی دیده نشد دیده را روشنی دیده نشد
در نه پیچند بدر غم شب و روز تا برخ زلف تو پیچیده نشد
❈۲❈
در لبت زلف نه پیچده چه عجب چه شکر بود که پیچیده نشد
رازم از چاک گریبان شده فاش که چنان بود که پوشیده نشد
❈۳❈
گر چه شد دل ز غمت یکسر مو یکسر موز تو رنجیده نشد
تا کی است این ستم ای سنگین دل عاشق از سنگ تراشیده نشد
❈۴❈
همه در خاک رهت پوسیدیم بود با داغ نو دزدیده نشد
مگر آن دیده که تو دیده شوی هم کف پای تو بوسیده نشد
❈۵❈
کی خورد بر ز تو نادیده کمال نخل تا دیده نشد چیده نشد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۶۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها