گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:جان و لبش از صبح ازل همنفسانند غافل ز نفسهای چنین هیچ کسانند

❈۱❈
جان و لبش از صبح ازل همنفسانند غافل ز نفسهای چنین هیچ کسانند
گره لب از بی سببی نیست بسی خال آنجا شکری هست که چندین مگسانند
❈۲❈
پروازگه کوی تو دارند تمنا ز آن روز که مرغ دل و جان هم قفسانند
هر زاهد خشکی چه سزاوار بهشت است شایسته آتش شمر آنها که خسانند
❈۳❈
مگذار که رویند رهت خلق به مژگان ترسم که کف پای ترا چشم رسانند
از بندگی سرو قدت غنچه دهانان چون سوسن آزاده همه رطب لسانند
❈۴❈
بگذشت بصد بیم کمال از سر آن کوی کز زلف و دوچشم تو شب است و عسسانند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۶۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها