گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:دل چراغیست که نور از رخ دلبر گیرد ور بمیرد ز غمش زندگی از سر گیرد

❈۱❈
دل چراغیست که نور از رخ دلبر گیرد ور بمیرد ز غمش زندگی از سر گیرد
صفت شمع به پروانه دلی باید گفت کین حدیثی است که با سوختگان در گیرد
❈۲❈
مفتی ار فکر کند در ورق رخسارش بشکند خامه و ترک خط و دفتر گیرد
ساقیا باده بگردان که ملولیم ز خویش تا زمانی ز میان هستی ما بر گیرد
❈۳❈
به ادب زن در میخانه که فراش حرم استان بوسه زنانه حلقه این در گیرد
گر از آن به بچشد چاشنی زاهد شهر بخرابات مغان آید و ساغر گیرد
❈۴❈
بکش از هر طرفی تیغ به آزار کمال که به هر زخم تو او لذت دیگر گیرد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها