گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:دل کجا شد خبرش غمزهٔ او می‌داند مست هرجا که کبابست بو می‌داند

❈۱❈
دل کجا شد خبرش غمزهٔ او می‌داند مست هرجا که کبابست بو می‌داند
هر پریشانی و آشوب که جان را ز قاست دل دیوانه از آن سلسله مو می‌داند
❈۲❈
من از آن سرو که به دیده نشاندم نبرم باغبان قیمت سرو لب جو می‌داند
بار گویند چه خواهد به تو داد از لب خویش من چه دانم کرم دوست همو می‌داند
❈۳❈
بر درت طاقت بیداری من کس را نیست نیست حاجت به گواهم سنگ کو می‌داند
ناصِحا مصلحت من هوس روی نکوست هرکسی مصلحت خویش نکو می‌داند
❈۴❈
کرد چون زلف تو با غمزه فرو داشت کمال زآن که بدمستی آن عربده‌جو می‌داند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها