گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:دوش چشمم ز فراق تو به خون تر می‌شد آه من بی مه رویت به فلک بر می‌شد

❈۱❈
دوش چشمم ز فراق تو به خون تر می‌شد آه من بی مه رویت به فلک بر می‌شد
اشک می‌آمد و می‌شست ز پیش نظرم هرچه جز نقش تو در دیده مصور می‌شد
❈۲❈
مه به کوی تو شب چارده خود بینه می‌گشت چو به آیینه روی تو برابر می‌شد
هرکجا زان لب شیرین سخنی می‌گفتند سخن قند نگفتم که مکرر می‌شد
❈۳❈
قدر وصل تو دل امروز نکو می‌دانست اگر آن دولتش این بار میسر می‌شد
هر نسیمی که شب از زلف تو در مجلس ما می‌گذشت از دم او شمع معنبر می‌شد
❈۴❈
آنکه وقتی نگران بود بر آن روی کمال گر همی‌دید کنونش نگران‌تر می‌شد
صفت عارض چون آب تو در دفتر خویش بیشتر زآن ننوشتم که ورق تر می‌شد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها