کمال خجندی:ساقی بیار باده که عید صیام شد آن به که بود مانع رندی تمام شد
❈۱❈
ساقی بیار باده که عید صیام شد
آن به که بود مانع رندی تمام شد
در ده قدح ز اول روزم که بعد ازین
حاجت بدان نماند که گویند شام شد
❈۲❈
امروز هر که خدمت معشوق و می کند
بختش کمینه چاکر و دولت غلام شد
بس خرقه که بود به دکان میفروش
تسبیح و جامه در گرو نقل و جام شد
❈۳❈
با زاهدان مگوی ز مستی و ذوق عشق
بر عاشقان حلال و بر ایشان حرام شد
در روی خوب گرچه تأمل مباح نیست
امکان رخصت است به نیت چو عام شد
❈۴❈
از اهل عشق ننگ ندارد کسی کمال
جز ناکسی که در پی ناموسی و نام شد
کامنت ها