گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:غبار خاک در او چو در خیال آرید به نور چشم خود آن نونیا میازارید

❈۱❈
غبار خاک در او چو در خیال آرید به نور چشم خود آن نونیا میازارید
گلی که در چمن آرد نسیم پیرهنش چو باد دامن آن گل ز دست بگذارید
❈۲❈
گر از خیال نبش نیست دیده را رنگی ز نوک هر مژه هنگام گریه خون بارید
اگر چه شت شمردید عقد آن سر زلف بدلکشی رخ او کم ز زلف مشمارید
❈۳❈
ز یار سنگدل ای دوستان ندارم دست مرا بخت دلی همچو خود مپندارید
به خاک پاش سفارش کنید چشم مرا هر آنکه ریزد خونش به خاک بسپارید
❈۴❈
از راه دیده و دل می رسد سرشک کمال مسافر بر و بحر است حرمتش دارید

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها