کمال خجندی:قدح بدور لیت پر ز خون دلی دارد غمش میاد کز اینسان دلی بدست آرد
❈۱❈
قدح بدور لیت پر ز خون دلی دارد
غمش میاد کز اینسان دلی بدست آرد
زمینه به جرعه بده آب و نخم عشرت کار
که خواجه آن درود از جهان که میکارد
❈۲❈
میان زاهد و رندان ز باده دریاهاست
دوان دوان سوی ما آمدن کجا بارد
سحر به دفع خمارم چه حاجت ترشیست
ز چهره محتسب ما چو سر که می بارد
❈۳❈
عبارتیست از آن لب به سرخی این همه خط
که باده بر لب باریک جام بنگارد
حکایت لب باریک ساقی و لب جام
به جز مغنی باریک نغمه نگذارد
❈۴❈
مغنیاه سخنان کمال باریک است
بخوان به چنگ که باریک نغمه دارد
کامنت ها