کمال خجندی:کدام ناز و تنعم به ذوق آن برسد که بوی بار به باران مهربان برسد
❈۱❈
کدام ناز و تنعم به ذوق آن برسد
که بوی بار به باران مهربان برسد
دلی که بی در وصلش میان بحر غم است
امیدوار چنانم که بر کران برسد
❈۲❈
زهی خجسته زمانی و وقت میمونی
که از تو مژده وصلی بگوش جان برسد
قدم به کلیه ما رنجه کن شبی ای ماه
کز آن شرف سر عاشق به آسمان برسد
❈۳❈
ز دولت تو همین آبرو بی است مرا
که بر جبینم از آن خاک آستان برسد
هنوز مهر سگانت ز دل برون نکنم
اگر ز زخم تو در دم به استخوان برسد
❈۴❈
کمال روز ملاقات دوستان گونی
چو بلبلیست که ناگه به گلستان برسد
کامنت ها