گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:کسی که درد تو خواهد دلش دوا چه کند ز عشق سینه که رنجور شد شفا چه کند

❈۱❈
کسی که درد تو خواهد دلش دوا چه کند ز عشق سینه که رنجور شد شفا چه کند
اگر نظر نگمارد به عاشق درویش عتابت و کرم خویش پادشا چه کند
❈۲❈
گرفتم آن سر زلف از سنم ندارد دست شب وصال که افتد بدست ما چه کند
را چه جرم که خود می رود دل از دستم دلی که خود رود از دست دلربا چه کند
❈۳❈
چو در بهشت نمائی جمال کو رضوان بگو به حور که دیگر کسی ترا چه کند
خیال عارض تو نیست در دل بی عشق چنین لطیف چنان جای بی هوا چه کند
❈۴❈
دعای جان تو گفت ابرویت چو دید کمال نیازمند به محراب جز دعا چه کند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها