گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب شب مقطع نگشته نه بیند کسی آفتاب

❈۱❈
آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب شب مقطع نگشته نه بیند کسی آفتاب
بر گوشه عذار تو مستیست خفته چشم نزدیک صبح از پی آن می رود به خواب
❈۲❈
دندان شانه می کشد آن چین زلف و بس نامش خطا نبود که خواندیم مشک ناب
گفتی پس از هلاک نو دست از جفا کشم ای عمر ناگزیر چرا می کنی شتاب
❈۳❈
شوق رخ و لب تو ز دل خون چکاند خون از آتش و نمک کند این گربه ها کباب
نقش درت همیشه به خون بر کشد سرشک همچون محرران که به سرخی کشند باب
❈۴❈
خط مای اشک بر ورق چهره کمال گر آیدت به چشم روان خوانیش جواب

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها