گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:نام به بردم شبی روی توام آمد به یاد ذکر شب کردم دل از مه با سر زلفت فتاد

❈۱❈
نام به بردم شبی روی توام آمد به یاد ذکر شب کردم دل از مه با سر زلفت فتاد
دیده چون نقش صنوبر بست با خود در خیال قدت آمد پیش چشم و در برابر ایستاد
❈۲❈
گر نمائی با دو دال زلف وفد چون الف هر کجا در عشق مظلومیت باید از تو داد
دور باد از دال زلفت دست ما سودانیان تاکسی انگشت بر حرف نو نتواند نهاد
❈۳❈
گفته بودی چون کنی یادم شود درد نو کم تا چنین کردم که گفتی آن زیادت شد زیاد
بود در عشقت مراد دیده و دل خون شدن هر دو را الحمدلله در کنارست این مراد
❈۴❈
تا بدوزد با خیالت دیدهٔ گریان کمال یک به یک دوشینه سوزنهای مژگان آب داد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها